نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 96
پيدايش واقفيّه
پيشواى
هشتم در آغاز امامت خود علاوه بر رويارويى با گروههاى فكرى و اعتقادى موجود در جامعه
اسلامى، با اختلافات و كشمكشهاى فكرى جديدى نيز مواجه شد.
متأسفانه
منشأ اين اختلافات، اصحاب و ياران پدر بزرگوارش حضرتموسىبنجعفر (ع) بودند.
موضوع اختلاف نيز يكى از مسائل مهمّ اعتقادى يعنى «امامت» بود.
بنابر
نوشته مورّخان، پس از شهادت امام كاظم (ع) ميان شيعيان و اصحاب امام (ع) درباره
مسأله امامت دو نظر پيدا شد:
1-
اكثريت شيعيان نسبت به شهادت امام كاظم (ع) قطع پيدا كردند و پس از آن حضرت به
امامت فرزندش على بن موسى (ع) معتقد شدند. از اين رو به آنان «قطعيّه» گفتهاند.
2- تعداد
اندكى از آنان در امامت موسى بن جعفر توقف كرده و آن حضرت را در سلسله امامت،
آخرين فرد پنداشتند. اين افراد به نام «واقفيّه» و «ممطوره» [1] معروف شدند.
بعضى از
اينان نسبت به رحلت امام كاظم (ع) دچار شك و ترديد شده مىگفتند: ما نمىدانيم او
رحلت كرده يا زنده است و غيبت نموده است.
گروهى ديگر،
مدعى شدند آن حضرت از دنيا نرفته است. او زنده و در پس پرده غيب پنهان است تا روزى
كه به امر خداوند ظاهر شود، و او همان «قائم آل محمّد (ص)» و «مهدى موعود» است. [2]
انگيزه پيدايش واقفيّه
مورّخان،
عامل اصلى پيدايش واقفيّه را دنيا دوستى و مالپرستى سران اين فرقه انحرافى ذكر
كرده و نوشتهاند: امام كاظم (ع) عدهاى از اصحاب خود را مأمور جمعآورى
[1] - در مورد وجهنامگذارى آنان به اين اسم
نوشتهاند: در بحث و گفتگويى كه در رابطه با مسأله امامت ميان على بناسماعيل
ميثمى و گروهى از اين فرقه روى داد، وى از روى خشم به آنان گفت: «مٰا
اَنْتُمْ اِلاّٰ كِلاٰبٌ مَمْطُورَةٌ» يعنى شما جز سگان باران خورده
نيستيد (الملل و النحل، ج 1، ص 169).
منظورش از اين سخن اين بود كه شما متعفّن تر
از مردار هستيد؛ چون سگهاى مرده هنگامى كه باران بر آنها ببارد متعفنتر از جيفه
خواهند شد. از آن زمان اين اسم روى اين طايفه ماند (فرق الشيعه، نوبختى، ص 92)
[2] - ر. ك: الملل و النّحل، شهرستانى، ج 1،
ص 169 و فرق الشيعة، نوبختى، ص 83
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 96