responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 100

اتفاق افتاد، يزيد مصلحت را در خوشرفتارى و اكرام اهل‌بيت ديد و آنان را با عزت و احترام به مدينه باز گرداند.

يزيد در دوران حكومت سياه خود، با سه كانون خطر مواجه بود و در رويارويى با هر كدام از آنها، اقدامى جنايتكارانه از او سرزد. در ابتدا امام حسين عليه السلام را قطبى قدرتمند در مقابل خود ديد و كوفه را مركز انقلاب و نهضتى عليه حكومت خود يافت.

او، با فرستادن عبيد الله و سركوب كوفيان و ارتكاب فاجعه كربلا، مركزيت اهل بيت و شيعيان را متلاشى كرد و به زعم خود براى هميشه از دست شيعيان و آل ابى‌طالب نجات يافت. در مرحله دوم، براى از بين بردن هسته قيام و انقلاب مدينه كه پايگاه اصحاب پيامبر، انصار و بنى هاشم بود، اقدام كرد و با پديد آوردن واقعه حَرّه- كه شرح آن ان‌شاءالله خواهد آمد- اين هسته را نيز متلاشى كرد.

در مرحله سوم براى از بين بردن هسته مكه كه مركز آل زبير شده بود، اقدام كرد و در سال 64 هجرى مسلم بن عقبه خون آشام را بعد از سركوبى قيام حرّه به مأموريت سركوبى عبدالله بن زُبير فرستاد. مسلم در بين راه مكه مُرد و بنا به امر يزيد، حُصَين بن نُمَير را جانشين خود قرار داد و او مكه را محاصره كرد و كعبه را به منجنيق بست و به آتش كشيد و ويران كرد و اين محاصره تا رسيدن خبر مرگ يزيد ادامه داشت. «19»

سيره يزيد: يزيد بر خلاف پدرش معاويه از سياست و كياست برخوردار نبود، به همين جهت اقداماتى نسنجيده انجام داد كه براى بنى اميه عواقب بدى داشت. او مردى شهوتران، شرابخوار، ميمون باز و قدرت طلب بود. مسعودى در معرفى او مى‌نويسد:

«يزيد مردى خوشگذران و دائم الخمر بود و با بازها، سگهاى شكارى، ميمونها و يوز پلنگها سرگرم بود ... كارگزاران او نيز همچون وى بودند. در زمان او آواز خوانى، سرگرميهاى غير صحيح و نامشروع در مكه و مدينه رواج يافت و شرابخوارى علنى گرديد. وى ميمونى به نام «ابى قُبَيس» داشت كه در بزم خود مى‌آورد و برايش نزد او تختى گذاشته بودند. آن ميمونِ خبيثى بود- كه كارهاى زشتى از او سر مى‌زد- آن را بر گورخرى ماده كه به جهت او رام و تربيت شده و زين و لجام زده بودند، سوار مى‌كرد و در مسابقه با اسب دوانان شركت مى‌داد. بر اين ميمون قبايى از حرير قرمز و زرد مى‌پوشاند و شب كلاه حريز و رنگارنگ بر سرش مى‌گذاشت و گورخرش نيز زينى از حرير قرمز با

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 100
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست