نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 105
بعد از نماز ظهر تا وقت نماز عصر نماز مىخواند. «1»
پس از كشتن ابن زبير و تسلط بر حجاز به حج رفت و در مدينه
خطبه خواند و گفت:
«من نه چون خليفه مستضعف و خوار و خفيف هستم (يعنى عثمان)
و نه چون خليفه سازشكار (يعنى معاويه) و نه چون خليفه سست خرد (يعنى يزيد). من اين
مردم را جز با شمشير درمان نمىكنم تا زمانى كه مطيع من شوند. شما كارهاى مهاجران اول
را به خاطر داريد ولى مانند آنان رفتار نمىكنيد. ما را به تقوا امر مىكنيد و خود
را فراموش مىنماييد. به خدا قسم اگر كسى از اين به بعد مرا به تقوا امر كند، گردنش
را مىزنم.» «2»
اين جملات را او در شهر مدينه در كنار قبر رسول خدا گفت
و از اينجا بايد به اوج اختناق در حكومت وى پى برد.
وليد بن عبدالملك
او بعد از پدرش در سال 86 خلافت را عهده دار شد و تا سال
96 خليفه بود. او خليفهاى بسيار ستمگر، زورگو و بيدادگر بود. در امنيتى كه حاصل كوششهاى
پدرش بود، مدت ده سال خلافت كرد و شورشى در داخل كشور، او را به خود مشغول ننمود و
به گسترش دامنه فتوحات پرداخت.
فتح اندلس به وسيله طارق بن زياد در سال 93 در دوران وى
بود. «3»
عمربن عبدالعزيز درباره او و عمالش مىگفت:
وليد در شام، حجاج در عراق، عثمان حباره در حجاز و قرةبن
شريك در مصر زمين را پر از ظلم و ستم كردهاند. «4»
و باز درباره او گفتهاند: اولين خليفهاى بود كه تحبّر
و بزرگى طلبى پيشه كرد. «5»
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 105