نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 111
بسا در يك زمان با دو نفر به عنوان خليفه اول و دوم بيعت
مىشد مثلا بعد از مرگ معاويه دوم بعد از مدتى ترديد، دو دلى و حيرت بنى اميه، شام
با مروان بن حكم به عنوان خليفه بيعت و قرار گذاشتند كه بعد از مروان خالد بن يزيد
و بعد از او عمرو بن سعيد بن عاص خليفه گردند. «1» ولى بعد از مدتى مروان مردم را به
بيعت با فرزندانش عبدالملك و عبدالعزيز به عنوان خليفه بعد از عبدالملك امر كرد و همگى
با آن دو بيعت كردند. «2»
حتى بالاتر از اين، خلافت احتياج به صلاحيت و شايستگى
خاصى نداشت و هر كس كه با قهر و غلبه پيروز مىشد، مردم را به بيعت فرا مىخواند و
بعد از بيعت واجبالاطاعه و خليفه رسول الله مىشد.
ج- تقدّس خلافت
يكى از نكات انحرافى در اين دوران، تقدس كاذبى بود كه
بعضى از حاكمان براى چنين خلافتى در اذهان ايجاد مىكردند. آنان مىخواستند مقام خلافت
را مقدس جلوه دهند تا كسى جرأت مخالفت با خليفه را در مخيلّه خويش نپروراند هر چند
كه خليفه ظالم و ستمگر باشد. حجّاج بن يوسف در يكى از خطبههاى خود گفت:
«زمين و آسمان با خلافت برپاست. خليفه نزد خدا بزرگتر
از فرشتگان مقرّب و پيمبران و مرسلين است؛ چرا كه خدا آدم را به دست خود آفريد و فرشتگان
را به سجده او واداشت و او را در بهشت جاى داد، سپس او را به زمين فرود آورد و خليفه
خود كرد و فرشتاگان را رسول ساخت.» «3»
اين مضامين در باره امام حق در روايات فراوان وارد شده
است، زيرا آنان برگزيدگان خدا و مأموران از جانب حق براى هدايت انسان و بر پايى قسط
عدل هستند و جز به رضاى او عملى انجام نمىدهند و سخنى نمىگويند و اطاعت آنان، همسنگ
اطاعت خدا است و خداوند به اطاعت آنان امر كرده است. ولى اينان اين مضامين را درباره
فاسقان و ستمكاران بكار بردند و به نظر مىرسد اين هم تلاشى از جانب جعل
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 111