نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 168
سجاد (ع) را ناپسند دانسته و اين كار را ضربهاى بر اصالت
نژادى فرزندانش شمرد و ...
او مىخواست به طور ضمنى به امام بفهماند كه از تمام جريانات
و اقدامات امام اطلاع دارد و به او گزارش مىرسد. امام در جواب ايشان ضمن دفاع از اقدام
خود آن را در راستاى سنت پيامبر شمرد و بىاعتبارى تبعيضات خونى و نژادى از ديدگاه
اسلام را ياد آورى كرده و اضافه فرمود:
براى شخص مسلمان هيچ پستى و خوارى وجود ندارد، بلكه پستى
و خوارى همان پستى و ذلت جاهليت است.
امام بااين جمله لطيف، عبدالملك را به سابقه جاهليت پدرانش
توجه دادند كه اگر بناست در كسى پستى و سر افكندگى باشد، مربوط به كسى است كه آباء
و اجدادش سابقه زشت جاهلى دارند نه كنيزى مسلمان و آزاد شده است. چنين فردى نه خود
پست و لئيم است و نه ازدواج با او مايه شرم و سرافكندگى و ضربه به اصالت نژادى است.
وقتى عبدلملك جواب كنايه آميز امام را خواند، آن را به
پسرش سليمان داد، سليمان بعد از خواندن نامه گفت:
«اى اميرالمؤمنين، على بن الحسين (ع) عجب تفاخرى بر تو
كرده است!» «1»
البته همچنان كه گفتيم برخوردهاى تعرض آميز امام با عبدالملك
مربوط به دورانى است كه امام مقدارى كار خود را انجام داده و موقعيت مناسب براى تعرض
پيدا كرده بود؛ با توجه به اينكه عبدالملك در سال 73 يعنى دوازده سال بعد از شروع امامت
امام، بر حجاز مسلط شد. برخوردهاى بعدى امام با عبدالملك نيز تعرض آميز است.
وقتى عبدالملك بر حجاج نوشت كه نسبت به بنى هاشم خوش رفتارى
كند، امام همان وقت طى نامهاى به عبدالملك نوشت كه تو در فلان ساعتاز فلان روز از
فلان ماه براى حجاج چنين و چنان نوشتى و رسول خدا از آن به من خبر داد و هم خبر داد
كه خدا
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 168