responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 203

جمعى از شيعيان ما به حدى ما را دوست خواهند داشت كه (به غلّو مى‌افتند) و دربارۀ ما به چيزى كه يهود نسبت به عُزير و نصارا نسبت به عيسى بن مريم معتقد شدند، معتقد مى‌شوند (و ما را فرزند خدا و شريك در الوهيت مى‌شمارند). نه آنان از مايند و نه ما از آنانيم.

بنا به نقل ديگر گروهى بر امام وارد شدند و امام را بيش از حد ثنا گفتند. امام فرمود:

«شما چه دروغ مى‌گوييد و بر خدا جرأت مى‌ورزيد! ما از صالحان قوم خود هستيم و همين كه از صالحان قوم شمرده شويم و باشيم بر ايمان كافى است.»1

و به گروهى از شيعيان عراق فرمود:

«اَحِبُّونا حُبَّ الْاِسْلامِ وَ لاتَرْفَعُونا فَوْقَ حَدِّنا»

آن طور كه اسلام اقتضا مى‌كند ما را دوست بداريد، و ما را از حد خودمان بالاتر نبريد.2

ب - مبارزه با جبرگرايى

از جريانهاى فكرى خطرناك در زمان امام سجاد (ع) رواج اعتقاد به جبر از طرف حكومت خود كه امام با صراحت و قاطعيت اين عقيده را رد كرد و وقتى عبيدالله و يزيد كشته شدن امام حسين را مشيت و كار خدا معرفى كردند حضرت فرمود:

«قَتَلَ اَبِى النّاسُ‌»

پدرم را مردم كشتند. (نه خدا)3

و وقتى زهّرى از امام سؤال كرد:

«آيا مصيبتها تقدير است يا پى آمد اعمال‌؟»

امام فرمود:


[1] - طبقات ابن سعد، ج 5، ص 214

[2] - تاريخ سياسى اسلام، جعفريان، ج 3، ص 245

[3] - احتجاج، ص 311

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست