نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 32
«زينالعابدين»، «سيّد الساجدين»، «ذوالثفنات» و «سجاد»
است. «1»
نويسنده محقق، دكتر سيد جعفر شهيدى مىنويسد:
«هريك از اين لقبها نشان دهنده مرتبهاى از كمال نفس
و درجتى از ايمان و مرحلهاى از تقوا و پايهاى از اخلاص است و بيان دارنده اعتماد
مردم به دارنده اين لقبها: سيد عابدان، پيشواى زاهدان (قدوة الزاهدين)، مهتر پرهيزكاران
(سيد المتقين)، امام مؤمنان، زيور صالحان (زين الصالحين)، چراغ شب زنده داران (منار
القانتين)، (داراى) پيشانى پينه بسته (ذوالثَفَنات) و چنانچه خواهيد خواند او به حقيقت
مظهر نمايان اين صفتها بوده است و اين گفتهاى است كه همگى برآنند.» «2»
مادر امام
طبق نقل مشهور بين مورخان، مادر آن بزرگوار، شهر بانو
«3» دختر يزدگرد، پادشاه ايران است. او در زمان عمر بن خطاب اسير و به مدينه آورده
شد. عمر خواست او را بفروشد ولى امام على (ع) مطرح كرد كه به او اجازه دهند يكى از
مسلمانان را به عنوان شوهر انتخاب كند و به عنوان سهم او، از بيت المال محاسبه گردد
و او امام حسين عليه السلام را انتخاب كرد. «4»
مضمون برخى از روايات ديگر اين است كه اين بانو در زمان
عثمان يا در زمان امام على (ع) اسير شده است. ولى اعتبار و شهرتِ نقل نخست بيشتر است.
محدّث قمى مىنويسد:
«اين حديث (كه دلالت دارد آن بانو در زمان عثمان اسير
شده است) مخالفت دارد با حديثى كه مىگويد شهر بانو را در زمان عمر آوردند و شايد يكى
از راويان اشتباهى كرده باشد و آن روايت اشهر و اقوى است.» «5»
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 32