نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 33
دكتر شهيدى در صحت همه اين روايات ترديد كرده و مضمون
آنها را قابل قبول نمىداند. ايشان مىنويسد:
«داستان شهر بانو را نخست پندارها و افسانهها پديد آورده،
سپس واقعيت خارجى در پوشش خيال از ديدهها پنهان مانده است. آنگاه تذكره نويسان و
مورخانِ بعد، بى هيچ جستجو گقتههاى پيشينيان را پذيرفتهاند- شايد بدان جهت كه داستان
را در خور نقد علمى نمىديدهاند.- امروز هم بيشتر كسانى كه مىخواهند در باره امام
على بن الحسين (ع) چيزى بنويسند يا رويدادهاى عصر او را بررسى كنند ضرورتى نمىبينند
كه در اين باره پژوهشى كنند و نيز روا نمىدارند كه اين شهرت دراز مدت را نپذيرند.
پندارى اگر داستان شهر بانو درست نباشد منقصتى دامان خاندان نبوت را خواهد گرفت يا
به حشمت تيرهاى بىحرمتى خواهد شد.» «1»
البته همچنان كه ايشان نوشتهاند، پادشاه زاده بودنِ مادر
امام سجاد، فضيلتى و پادشاه زاده نبودن وى هم سبب نقص بر آن بزرگوار نيست. شخصيت امام
سجاد به خاطر كرامات و فضايل خود آن بزرگوار شايسته تحليل است و مادر وى هم به طور
قطع از زنان پاكدامن، فاضل، عفيف و بزرگوار بوده و شايستگى داشته تا حامل نور امامت
و ولايت در رحم پاكيزه خود باشد و اين ملاك فضيلت و برترى در اسلام است؛ اما با اين
وجود، اين روايات را به صرف استبعاد نمىتوان كنار گذاشت و به طور قاطع آنها را رد
كرد مگر دليل قانع كنندهاى در بين باشد. البته بعضى از ايرادهاى ايشان قابل توجه است
از جمله:
الف: سند روايت ضعيف است چون راوى آن عمروبن شمر است و
علماى رجال او را ضعيف دانستهاند. البته لازم به ذكر است اين مشكل در بيشتر روايات
تاريخى هست و اگر بخواهيم در نقل تاريخ دنبال روايتهاى موثق باشيم، خيلى كم مىيابيم.
ب: اشكال تاريخى كه بر روايت وارد است: اگر اين بانو در
زمان عمر اسير شده باشد بايد در يكى از نبردهاى قادسيه؛ مداين يا نهاوند باشد و طبق
آنچه در تاريخها نقل شده قبل از آنكه مسلمانان به مداين برسند، يزدگرد از آنجا گريخته
و به حُلْوان و از آنجا به قم، كاشان، اصفهان، كرمان و بعد مرو رفته است و در اين عقبنشينىها
همه اهل و
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 33