نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 34
عيال او همراهش بودهاند. «1»
ولى بقيه اشكالها قابل جواب است از جمله:
الف: در روايت به نقل از امام دارد كه «وقتى وارد مجلس
شد، آنجا به نور چهرهاش روشن شد.» ايشان اشكال مىكند كه چرا مسجد روشن شد؟ آيا او
آفتابى يا ماهى بود؟ آيا .... بعد ادامه مىدهد كه امام از نقل اين جمله قصد عبارت
پردازى كه ندارد پس اين جمله معناى صحيحى ندارد و جعلى است و از امام صادر نشده است.
اول اينكه ممكن است راوى، مطلب امام را نقل به معنا كرده
باشد. علاوه بر آن وقتى چهره فردى خيلى زيبا و سرور آفرين باشد در محاوره عرفى چنين
جملاتى گفته مىشود و امام هم در سخن گفتن معمولًا مطابق اصطلاحات عرف حرف مىزند.
علامه مجلسى هم اين جمله را به همين معناى عرفى حمل كرده است. «2»
ب: در روايت آمده كه وقتى شهر بانو وارد مجلس شد گفت:
«روز هرمز سياه باد». ايشان اشكال كرده كه هرمز پدر خسرو پرويز بود و اين خسرو پرويز
بود كه به نامه پيامبر بىحرمتى كرد. پس چرا شهر بانو به هرمز نفرين مىكند. اين اشكال
هم سست است، چون وقتى كسى را گناهكار مىدانند معمولًا او را اين چنين نفرين مىكنند
كه كاش پدرش قبل از اينكه نطفه او بسته شود مرده بود يا در عرف فارسى زبانان مىگويند:
پدرم درآمد، و در تركى مى گويند: «واى ددم ياندور» (واى پدرم سوخت). و عباراتى از اين
قبيل و اشكال ايشان بر چنين نفرينى وارد نيست.
ج: امام سجاد بنا به قول مشهور در سال 38 هجرى متولد شده
و بنابر نقل مشهور، شهر بانو در زمان خلافت عمر اسير شده است. بنابراين بايد شهر بانو
دست كم بيش از چهارده سال (از سال 23 هجرى سال وفات عُمر تا سال 38) در خانه امام حسين
زندگى كرده و فرزندى نياورده باشد ايشان اين مطلب را بسيار بعيد مىشمارند.
اين استبعاد نمىتواند دليلى بر جعلى بودن حديث باشد.
چه اشكال دارد زنى
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 34