نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 40
سالها از عصر نبوت فاصله گرفته و از زهد، ساده زيستى،
تواضع، نوع دوستى، خدمت به خلق، نرم خويى و ديگر مكارم اخلاقى پيامبر فقط داستانهايى
شنيده و شايد مصداق آن را اسطوره و افسانه مىپنداشتند؛ به ناگاه على بن الحسين عليها
السلام را مصداق عينى و واقعى همه آن فضائل و آن هم در مرتبهاى فوق تصور خود يافتند
و بسيار انسانها كه با مشاهده آن مجسمه فضيلت و تقوا به امامت او اعتراف كردند و او
را خلف صالح و فرزند راستين پيامبر شمردند. «1»
فضايل و كرامات اخلاقى، سيره نيكو و پسنديده، رفتار و
منش بزرگوارانه امام سجاد آن چنان ظهور و نمود داشت كه دوست و دشمن بر شايستگى و برترى
او اعتراف داشتند و از هر كس سراغ انسان نمونه و شايستهاى را مىگرفتى، امامسجاد
(ع) را معرفى مىكرد. جاحظ از علماى بزرگ اهل سنت مىنويسد:
«امّا على بن الحسين، درباره او نظر خارجى را چون شيعه،
شيعه را چون معتزلى، معتزلى را چون عامى و عامى را چون خاص ديدم (نظر همه درباره او
يكسان بود) و كسى را نديدم كه در فضيلت او شك داشته باشد و يا در مقدّم بودن او سخنى
بگويد». «2»
بزرگان هم عصر امام (ع) همگى بر شأن والا و مرتبه عالى
و فوق تصور آن امام اعتراف كردهاند با اينكه بيشتر آنان او را امام نمىدانستند.
روزى امام از مجلس عمر بن عبد العزيز- كه بعدها خليفه
شد- برخاست.
ابنعبدالعزيز از اطرافيان پرسيد: شريف ترين مردم كيست؟
گفتند: تو. گفت:
«چنين نيست، بدرستى كه شريفترين مردم اين آقايى بود
كه از نزد ما برخاست، اوست كسى كه مردم دوست دارند از او باشند (با او نسبت داشتند
باشند تا از او كسب شرافت كنند) ولى او نسبت با كسى را نمىخواهد.» «3»
محمد بن طلحه شافعى در مورد آن حضرت گويد:
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 40