responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 127

به پيك فرمود:

«لَيْسَ لِكِتابِكَ جَوابٌ، اخْرُجْ عَنَّا» [1]

نامه‌ات پاسخى ندارد، از نزد ما بيرون شو!

ابوسلمه نيز به امام (ع) نامه نوشت واز آن حضرت اجازه خواست به محضرش شرفياب شود و با ايشان بيعت كند. امام (ع) درخواست او را ردّ كرد و به پيك فرمود:

«وَما انَا وَابُوسَلَمَة، وَابُوسَلَمَة شيعَةٌ لِغَيْرى‌؟»

مرا چه به ابوسلمه! درحالى كه او شيعه غير من است؟

پيك گفت: من نامه رسانم. شما نامه رابخوانيد و هر گونه كه صلاح مى‌دانيد پاسخ دهيد. امام (ع) نامه را روى آتش گرفت و سوزاند و به پيك فرمود: آنچه ديدى براى سرورت باز گو. [2]

با دقت درپاسخ امام صادق (ع) به نامه‌هاى ابومسلم وابوسلمه، علت موضعگيرى منفى و پاسخ ردّ امام (ع) به درخواستهاى آنان كاملًا روشن مى‌شود. امام (ع) در پاسخ هر دوآنان به عدم صداقتشان دردعوت از آن حضرت براى به دست گرفتن قدرت تصريح مى‌كند و آنان را شيعه بنى عباس مى‌شمارد نه شيعه خود و بدين ترتيب چهره واقعى آنان را بر ملا مى‌كند.

امام (ع) مى‌دانست كه آنان هدفى جز دستيابى به حكومت ندارند واگر براى وى نامه نوشته و خلافت را برآن حضرت عرضه كرده‌اند نه از روى صداقت است؛ بلكه بدين انگيزه است كه پيشاپيش دريابند آيا امام (ع) درانديشه حكومت هست يا نه، تا در صورت مثبت تشخيص دادن مسأله با آمادگى و هوشيارى بيشترى به مقابله باآن حضرت بپردازند؛ درست همان روش و سياستى كه پس از آنان، منصور در ارتباط با امام (ع) در پيش گرفت. [3]


[1] - بحارالانوار، ج 47، ص 297.

[2] - ر. ك: مروج الذهب، ج 3، ص 254 والفخرى، ص 154.

[3] - ر. ك: اثبات الهداة، ج 3، ص 80 و 85.

نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست