responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 103

«موسى» نزد «محمّد» آمد و او را در جريان ديدار خود با «ابوالسّاج» گذاشت و از وى خواست سلاح خود را بر زمين نهد و نزد «ابوالسّاج» رود، و با سوگند دروغ به وى اطمينان داد كه هيچ خطرى او را تهديد نخواهد كرد. و بدين ترتيب محمّد بن صالح را با نيرنگ و فريب نزد «ابوالسّاج» برد. وى او را نزد متوكّل فرستاد. متوكّل او را به زندان افكند. «محمّد» مدت سه سال در زندان بود، سپس آزاد شد ولى همچنان تحت نظر بود تا زمانى كه درگذشت. [1]

3. قيام يحيى بن عمر بن حسين‌

يحيى از نوادگان امام چهارم عليه السلام بود. وى قيام خود را در دوران متوكّل آغاز كرد؛ ولى به دست «ابوعبداللَّه بن طاهر» حاكم خراسان، دستگير و پس از تحمّل چند تازيانه روانه زندان شد. ليكن پس از مدتى از زندان آزاد شد. دوباره با شعار «الرّضا من آل محمّد» مردم كوفه را به قيام دعوت كرد.

يحيى مردى شجاع و دلير بود و با مردم خوشرفتارى كرده بر اساس عدالت عمل مى‌نمود. وى در آغاز نهضتش نخست با زيارت قبر حضرت اباعبداللَّه عليه السلام رفت و در جمع زائران حسينى سخنرانى كرد و تصميم خود را آشكار ساخت. جمعى از زائران دعوت او را پذيرفته اطرافش را گرفتند؛ سپس به كوفه رفت. در آنجا نيز گروه زيادى به او پيوستند.

يحيى براى تأمين هزينه نهضت، بيت‌المال كوفه را به تصرّف خود در آورد و نيز پولهاى صرّافانى را كه آرم حكومتى داشت از آنان گرفت.

چون خبر قيام «يحيى» به بغداد رسيد، «محمّد بن عبداللَّه بن طاهر»، حاكم بغداد سپاهى را به جنگ او فرستاد. بعضى از سرداران سپاه اعزامى كه در دل به يحيى متمايل بودند، با بى‌ميلى فرمان والى را پذيرفتند.


[1] - مقاتل الطالبيين، ص 367

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست