نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 153
زندگى مسلمانان نوعى اصالت به هم رسانده بود.
در اين دوران، هر چند مردم از نظر عاطفى به خاندان پيامبر
صلى الله عليه و آله علاقمند بودند؛ ولى از آنجا كه با تربيت بايسته و روش شايسته اسلامى
پرورش نيافته بودند، رهبرى آنان و اجراى دقيق قوانين شرع را به آسانى نمىپذيرفتند
و به محض آن كه مىديدند حكومت امام عليه السلام با اميال و خواهشها و انحرافات آنان
همسو نيست، شمشيرهايشان را بر روى او بلند مىكردند، آنگونه كه بر روى اميرمؤمنان و
فرزندانش امام حسن و امام حسين عليهم السلام كشيدند؛ با آنكه در آن روزگار، امّت فاصله
چندانى با عصر پيامبر صلى الله عليه و آله نداشت و از زبان آن حضرت، سخنان و توصيههاى
فراوانى نسبت به آنان شنيده بود. [1]
با اين توضيح، پاسخ اين پرسش كه چرا امام هادى عليه السلام
با تكيه بر حمايت مردمى، عليه متوكّل قيام نكرد و تن به اين سفر اجبارى داد، روشن مىشود.
هدف امام عليه السلام تنها به
[1] - امتياز مهمّ امّت مسلمان ايران در عصر حاضر، بر
مسلمانان عصر رسول اللّٰه صلى الله عليه
و آله و ائمه عليهم السلام در همين مسأله است. اينان بدون درك محضر پيامبر صلى الله
عليه و آله و جانشينان آن حضرت، امامت و ولايت آنان را پذيرفته و در اين راه از هيچ
كوششى دريغ نورزيدند. بنيانگذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمينى رضوان اللّٰه عليه در
وصيّتنامۀ سياسى - الهىاش در مقام مقايسۀ امّت اسلامى ايران انقلابى با
مردم حجاز و عراق در آن عصر مىفرمايد:
«من به جرأت مدّعى هستم كه ملّت ايران و تودۀ ميليونى
آن در عصر حاضر بهتر از ملّت حجاز در عهد رسول اللّٰه صلى الله
عليه و آله و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على صلوات اللّٰه و سلامه
عليهما مىباشند. آن حجاز، كه در عهد رسول اللّٰه صلى الله
عليه و آله مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمىكردند و با بهانه هايى به جبهه نمىرفتند،
كه خداوند تعالى در سوره «توبه» با آياتى، آنان را توبيخ فرموده و وعدۀ عذاب
داده است. و آن قدر به ايشان دروغ بستند كه به حسب نقل، در منبر به آنان نفرين فرمودند.
و آن اهل عراق و كوفه كه با اميرالمؤمنين عليه السلام
آن قدر بدرفتارى كردند و از اطاعتش سرباز زدند كه شكايت آن حضرت از آنان در كتبِ نقل
و تاريخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سيّدالشهداء عليه السلام آن شد
كه شد. و آنان كه در شهادت، دست آلوده نكردند، يا گريختند از معركه و يا نشستند تا
آن جنايت تاريخ واقع شد.
امّا امروزه مىبينيم كه ملّت ايران از قواى مسلّح نظامى
و انتظامى و سپاه و بسيج تا قواى مردمى از عشاير و داوطلبان و از قواى در جبههها و
مردم پشت جبههها با كمال شوق و اشتياق، چه فداكاريها مىكنند و چه حماسهها مىآفرينند.
و مىبينيم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمكهاى ارزنده مىكنند. و مىبينيم كه بازماندگان
شهدا و آسيب ديدگان جنگ و متعلّقان آنان با چهرههاى حماسهآفرين و گفتار و كردارى
مشتاقانه و اطمينانبخش، با ما و شما رو به رو مىشوند. و اينها همه از عشق و علاقه
و ايمانِ سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حيات جاويدان. در صورتى كه نه در
محضر مبارك رسول اكرم صلى الله عليه و آله هستند و نه در محضر امام معصوم صلوات اللّٰه عليه.
و انگيزۀ آنان، ايمان و اطمينان به غيب است. و اين، رمز موفّقيّت و پيروزى در
ابعاد مختلف است. و اسلام بايد افتخار كند كه چنين فرزندانى تربيت نموده و ما هم مفتخريم
كه در چنين عصرى و در پيشگاه چنين ملّتى مىباشيم.»
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 153