responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 166

گرم را پوشيدند. به من و كاتب نيز لباس گرم دادند

بر اثر بارش اين تگرگ، هشتاد نفر از ياران من كشته شدند. ابر، از روى ما گذشت و هوا به حالت عادى بازگشت. امام عليه السلام به من فرمود: «اى يحيى! به بازماندگان يارانت دستور ده مردگان را دفن كنند؛ خداوند بيابانها را اين چنين پر از قبر مى‌كند.»

من خود را از اسب به زمين انداختم و ركاب و پاى آن حضرت را بوسيدم و گفتم:

شهادت مى‌دهم كه جز «اللَّه» معبودى نيست و محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده او است و شما جانشينان خدا در زمين هستيد. من تاكنون كافر بودم؛ ولى هم اكنون به دست شما اسلام آوردم. از آن لحظه تشيّع را برگزيد و در خدمت امام هادى عليه السلام بود تا زمانى كه درگذشت. [1]

* استقبال غير منتظره: امام هادى عليه السلام در مسير سامرّا، به بغداد رسيد. «اسحاق بن ابراهيم»، والى بغداد با آگاهى از خبر ورود حضرت به بغداد، با فرماندهان و رجال مملكتى به استقبال امام عليه السلام آمد. «خضر بن محمّد بزّاز» مى‌گويد: براى انجام كارى از خانه بيرون آمدم و چون به «پل» رسيدم جمعيّت انبوهى را ديدم كه در نقطه‌اى گرد آمده، مى‌گويند: «ابن الرّضا [2] از مدينه آمده است». سپس آن حضرت را ديدم كه از «پل» عبور كرد و- در حالى كه جمعيّت، پيشاپيش و پشت سر او در حركت بودند- وارد خانه «خزيمة بن حازم» شد. [3]

اسحاق بن ابراهيم در گفتگويى با يحيى بن هرثمه سفارش امام هادى عليه السلام را به وى كرد و گفت: «اين مرد، فرزند رسول خداست، و متوكّل كسى است كه تو مى‌دانى و بهتر مى‌شناسى. بنابر اين چنانچه متوكّل را بر كشتن او ترغيب كنى بدون شك رسول خدا صلى الله عليه و آله دشمن تو خواهد بود.»

يحيى در پاسخ گفت: «سوگند به خدا، جز خوبى چيز ديگرى از او سراغ ندارم.» [4]


[1] - بحارالانوار، ج 50، ص 142-144

[2] - «ابن الرّضا» لقبى است كه به امام جواد، امام هادى و امام عسكرى عليهم السلام گفته مى‌شده است

[3] - اثبات الوصيّة، ص 200. پ

[4] - مروج الذّهب، ج 4، ص 85

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست