responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 244

از او درباره مستند اين حكم بپرس؛ زيرا چنين فتوايى نه در قرآن بدان سخن رفته و نه در سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله.

متوكّل، نظر آنان را به امام عليه السلام منعكس كرد و از حضرت، مستند و مدرك فتواى وى را خواست. امام در پاسخ، اين آيه را نوشت:

(فَلَمّا رَأَوْا بَأسَنا قالُوا امَنّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنْا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ. فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ ايمانُهُم لَمّا رَأَوْا بَأْسَنا ....) [1]

هنگامى كه شدّت عذاب ما را ديدند گفتند: هم اكنون به خداى يكتا ايمان آورده و به همه معبودهايى كه همتاى او مى‌شمرديم كافر شديم. امّا ايمانشان پس از مشاهده عذاب ما، سودى به آنان نبخشيد.

متوكّل، پاسخ مستدلّ امام عليه السلام را پذيرفت و دستود داد فرد زناكار را آنقدر تازيانه بزنند تا بميرد. [2]

- يادكردن كافر با كنيه:

متوكّل، كاتب نصرانيى داشت كه سخت مورد علاقه‌اش بود؛ روى همين جهت او را با كنيه «ابو نوح» خطاب مى‌كرد. بعضى منشيان به اين امر اعتراض كرده گفتند: سزاوار نيست براى كافر كنيه قرار داده شود.

متوكّل، از فقيهان دربارى استفتا كرد. هر كدام نظرى دادند. استفتايى نيزاز امام هادى عليه السلام كرد. امام عليه السلام در پاسخ نوشت:

(بِسْم اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحيم. تَبَتْ يَدا ابى‌ لَهَبٍ وَ تَبِّ). [3]

به نام خداوند بخشنده مهربان. بريده باد هر دو دست «ابولهب» ومرگ بر او باد!


[1] - مؤمن (40)، آيات 84 و 85

[2] - وسائل الشيعه، ج 18، ص 407، مناقب،؟؟؟ ص 405؛ بحارالانوار، ج 50، ص 172

[3] - تبّت (111)، آيه 1

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست