نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 243
مىداد. در ذيل به سه نمونه از اين گونه موارد اشاره مىكنيم.
- نذر متوكّل: متوكّل مريض شد.
نذر كرد در صورت بهبودى، دينارهاى (سكّههاى طلايى) زيادى را صدقه بدهد. پس از بهبودى،
فقها را جمع كرد و از مقدار دينارهايى كه بايد صدقه بدهد تا صدق «كثير» بكند، پرسيد.
هر كس چيزى گفت: ناچار با راهنمايى فردى به امام عليه السلام متوسّل شد. حضرت پاسخ
داد: بايد هشتاد دينار صدقه بدهد. وقتى پاسخ امام عليه السلام به اطّلاع متوكّل رسيد،
از علّت و دليل حكم سؤال كرد. حضرت در پاسخ، به ايه ذيل استناد كرد:
و افزود: جنگهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله راشمرديم،
هشتاد مورد شد.
متوكّل با شنيدن اين فتوا و اين استدلال قرآنى خوشحال
شد و به آنكه او را به امام عليه السلام راهنمايى كرده بود ده هزار درهم (سكّه نقره)
جايزه داد. [2]
كيفر مسيحى زناكار:
مرد نصرانيى را كه با زن مسلمانى زنا كرده بود و نزد متوكّل
آوردند تا حدّ الهى را بر او جارى كند. نصرانى پيش از اجراى حدّ مسلمان شد. «يحيى بن
اكثم» گفت: اسلام، جرائم دوران كفر را محو مىكند- بنابراين، حدّ از او ساقط است.-
بعضى گفتند: بايد سه بار حدّ بر او جارى شود. برخى ديگر، فتواى ديگرى دادند.
متوكّل با مشاهده اين اختلافات، ناگزير شد مسأله را به
صورت كتبى از امام عليه السلام استفتا كند. امام عليه السلام در پاسخ نوشت: «آنقدر
بايد شلّاق بخورد تا بميرد».
فتواى امام عليه السلام مورد انكار «يحيى بن اكثم» و ساير
فقها قرار گرفت. آنان به متوكّل گفتند: