نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 40
درس چهارم: شخصيّت علمى امام هادى عليه السلام
بدون شك بعد علمى و آگاهى گسترده امامان عليهم السلام
در همه زمينهها، از پايههاى اساسى امامت در طول حيات آن به شمار رفته و به عنوان
يكى از معيارهاى مطمئن و روشن- كه در دسترس همگان قرار داشت- براى تشخيص امام برگزيده
از سوى خدا، از مدّعىِ امامت، در جامعه اسلامى شناخته شده بود.
حاكمان ستمگر اموى و عبّاسى در جبهه رويارويى با پيشوايان
نور به هر اقدامى- كه بگونهاى در تثبيت موقعيّت آنان و تضعيف موقعيّت امامان شيعه
مؤثّر بود- دست زدند؛ و حتّى موفّق شدند چهرههاى وابسته و مزدورى را در لباس عالمان
دين و فقيهان شريعت به مسلمانان تحميل كنند؛ ولى هيچگاه موفّق نشدند در ميدان علم و
دانش بر پيشوايان معصوم عليه السلام پيشى گيرند و حتّى نتوانستند در يك مورد و براى
يك بار، آنان را محكوم كنند؛ با آنكه برخى از ايشان مانند مأمون براى دستيابى به اين
هدف تلاشهاى فراوانى كرده و سرمايههاى زيادى صرف نمودند.
اساسىترين ويژگى علم ائمه عليه السلام، خداداى بودن آن
است. آنان در هيچ مكتب و نزد هيچ فردى درس نخواندند؛ بلكه در پرتو شايستگيها و والاييهايى
كه داشتند خداوند چشمهسارهاى زلال دانش و معرفت را در قلب پاكشان به جريان و جوشش
انداخت و وجود مباركشان را- به تعبير امام هادى عليه السلام [1]- گنجينههاى علم و
جايگاههاى معرفت خويش قرار داد و آنچه كه به فرشتگان و پيامبران داد به آنان نيز عطا
كرد. در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است: