نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 118
امام عليه السلام در مسير خود اشخاص را به يارى خويش دعوت
مىكرد، به كسانى هم كه همراه وى بودند تصميم قطعى خود را به مقاومت در برابر يزيد
و در نهايت كشته شدن، گوشزد مىفرمود و در ترك ملازمت خود مخيّر مىداشت. در يكى از
منازل به نام «صفاح»، به فرزدق شاعر كه از كوفه بازمىگشت برخورد و از اوضاع كوفه سؤال
كرد. فرزدق در پاسخ گفت: دلهاى مردم با شماست اما قدرت و شمشيرهاشان با بنىاميّه است.
[1]
شهادت
كاروان ابا عبدالله الحسين عليه السلام نرسيده به كوفه
در سرزمين كربلا (حدود هفتاد كيلومترى كوفه) با لشكر انبوه دشمن رو به رو شد. از همراهان
جز تعداد اندكى كه از جان گذشته بودند و هيچ هدف و انگيزهاى جز نصرت و يارى دين خدا
و فرزند پيغمبر نداشتند، كسى نمانده بود.
در نتيجه به آسانى در حلقه بسيار تنگى به محاصره لشكر
سى هزار نفرى ابن زياد درآمدند [2] و حتى آب فرات به رويشان بسته شد.
در چنين شرايطى فرزند عزيز زهرا عليها السلام بين بيعت
و قتل مخيّر شد. اما حسين بن على عليه السلام كه در مكتب وحى محمّدى و ولايت علوى،
پرورش يافته بود تن به بيعت نداد و به همراه هفتاد و دو تن از بهترين ياران و بستگان
و فرزندانش كه هر يك در اخلاص و جوانمردى و شجاعت، عزّت و شرافت انسانى و منش و سجاياى
اخلاقى، نمونه كامل انسانيّت بودند طى مبارزهاى دلاورانه و افتخار آفرين از صبح تا
عصر دهم محرّم (عاشورا) سال 61 هجرى، با لشكر انبوه و مجهّز پسر معاويه جنگيدند تا
سرانجام شربت شهادت نوشيدند و نام خود را در پهنه گيتى تا زمانى كه بشر وجود دارد جاودانه
ساختند.
در اين نبرد نابرابر، ابا عبداللّه الحسين عليه السلام،
به همراه فرزندان، برادران، برادرزادگان،
[1] - «قُلُوبُهُمْ مَعَكَ وَالسُّيُوفُ مَعَ بَنى اُمَيَّةَ...»
تاريخ طبرى، ج 5، ص 384؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 40؛ ارشاد مفيد، ص 218
[2] - بحارالانوار، ج 44، ص 386. در مورد تعداد سپاه يزيد
رقمهاى ديگر هم نقل شده كه كمترين آن دوازده هزار نفر مىباشد. مناقب، ج 4، ص 98. تعداد
35 هزار نفر هم نوشته است
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 118