نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 144
نمىدانيم با مردم چگونه رفتار كنيم؟ اگر با آنان بدانچه
از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدهايم سخن بگوييم (از سر تمسخر) مىخندند و از
سوى ديگر سكوت نيز نمىتوانيم بكنيم. [1]
پيشواى چهارم با درك عميق از اين واقعيّت تلخ در نخستين
اقدام خود به بيان معارف و دستورات اسلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و ترويج آن
در ميان مردم پرداخت. از اين رو مىبينيم بيشتر سخنان امام عليه السلام بيان معارف
اسلام و مسائل اخلاقى بويژه ترغيب مسلمانان به زهد و بى رغبتى نسبت به دنيا است.
بر اثر تلاشهاى امام عليه السلام افراد زبدهاى تربيت
شدند و وجودشان منشأ آثار و بركات فراوانى شد. اسامى 170 نفر از پرورش يافتگان مكتب
آن حضرت در كتابهاى رجالى آمده است. [2] و بدين ترتيب هر چه از حيات پربركت آن گرامى
مىگذشت، وضع بهتر مىشد و رقم شيعيان و دوستان اهل بيت عليهم السلام رو به فزونى مىنهاد.
امام صادق عليه السلام در حديثى كه پيش از اين يادآور شديم به اين تحول اشاره كرده
و فرموده است: «ثُمَّ انَّ النّاسَ لَحِقُوا وَ كَثُرُوا».
نكتهاى كه يادآورى آن در اينجا لازم است بهرهبردارى
امام عليه السلام از روش و تاكتيك جديدى است كه در زندگى سياسى و مبارزاتى امامان پيشين
به اين عنوان مطرح نبود و آن بهرهگيرى از سلاح دعا است. دعاهايى كه از امام چهارم
وارد شده و هم اكنون در دسترس است از مجموع دعاهايى كه از پيامبر صلى الله عليه و آله
و بقيّه امامان رسيده بيشتر است.
بيشتر دعاهاى آن حضرت در مجموعهاى به نام «صحيفه سجاديّه»
كه زبور آل محمد صلى الله عليه و آله [3] و انجيل اهل بيت عليهم السلام [4] نام گرفته
گرد آمده است.
اتخاذ اين روش از سوى امام عليه السلام در آن شرايط دو
جنبه داشت: نخست جنبه سياسى كه در آن جوّ اختناق، اولًا حكومت به ماهيّت سياسى، عقيدتى
و اخلاقى آن پى نمىبرد و گمان مىكرد امام عليه السلام بهخاطر گرفتارىهاى فراوانى
كه برايش پيش آمده از