نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 143
نااميدى مردم از موفقيّت اسلام ناب محمّدى صلى الله عليه
و آله در برابر اسلام ابوسفيانى، آنان را از مكتب اهل بيت عليهم السلام كه در آن زمان
در وجود مبارك امام سجاد عليه السلام متجلّى بود، منحرف كرده آن بزرگوار را در غربت
و انزواى كامل قرار داده بود. از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:
در همه مكّه و مدينه بيست نفر كه دوستدار ما باشد نيست.
امام صادق عليه السلام نيز از اين دوران، به دوران ارتداد
مردم ياد كرده مىفرمايد:
بعد از شهادت امام حسين عليه السلام مردم مرتدّ شدند و
تنها سه نفر ماندند:
ابو خالد كابلى، يحيى بن امّ طويل و جبير بن مطعم؛ سپس
(به تدريج) مردم (به امام سجاد عليه السلام) پيوستند و جمعشان افزون گشت. [2]
نقش امام سجاد عليه السلام در بازسازى جامعه
دينى
امام سجاد عليه السلام در دومين مرحله از انجام رسالت
الهى خود در آن شرايط حساس و دشوار، با تدبيرى پخته و سنجيده در پرتو انديشه راهنما
و تربيت عناصرى صالح به تجديد حيات اسلام و بازآفرينى مكتب امامت و مسلح و توانمند
كردن آن در برابر جبهه خلافت همّت گمارد. پيشواى چهارم براى تحقق اهداف دراز مدت خود
به اقدامات اساسيى دست زد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- بيان معارف دين و پرورش عناصر صالح
تأسّف بارترين مصيبت و گرفتارى مردم در دوران امامت امام
سجّاد عليه السلام انحطاط فكرى مردم و بيگانگى آنان با معارف دينى بود. اين بيگانگى
تا آنجا بود كه نه تنها از پذيرش حق استنكاف داشتند بلكه حقايق را به تمسخر مىگرفتند.
امام سجاد عليه السلام در بيان درد دل گونهاى اين وضع اسفناك را چنين ترسيم كرده است: