نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 180
تقيّه آيين من و پدران من است و آن كس كه تقيّه ندارد
دين ندارد.
پيشواى ششم در پرتو اجراى اين تاكتيك مبارزاتى موفق شد
بر بسيارى از اهداف سياسى و فرهنگى خود دست يافته نقشهها و توطئههاى دشمن را خنثى
كند.
اينك با توجه به اين مقدمه، ابعاد و نمودارهاى مهمّ و
برجسته سياسى، فرهنگى و تربيتى امام صادق عليه السلام را ضمن دو درس مرور مىكنيم.
در اين درس به مهمترين اقدامات و موضعگيرىهاى سياسى و اجتماعى آن گرامى اشاره مىكنيم.
1- تبيين و تبليغ مسأله امامت
برجستهترين محور تبليغاتى امام صادق عليه السلام تبليغ
امامت و پاسدارى از اين سنگر اساسى بهعنوان تداومبخش خط رسالت بود. پيشواى صادق در
مقام ايفاى اين رسالت مهمّ در آن شرايط حسّاس، از يك سو امامت حاكمان زمان خود را نفى
كرد؛ از سوى ديگر خويشتن را صاحب واقعى حقّ امامت و ولايت معرفى نمود.
امام عليه السلام در مرحله نخست، موضع باطل و ضدّ اسلامى
خلفا و كارگزاران آنان را حتى در حضور خود ايشان، گوشزد و با بازداشتن پيروان خود از
مساعدت با حكومت و مراجعه به محاكم قضايى آنان، مشروعيّت دستگاه خلافت را نفى مىكرد.
* روزى مگسى چندين بار بر چهره منصور نشست. وى هر چه كرد
نتوانست آن را از خود دور كند. سرانجام به ستوه آمد و با ناراحتى از امام صادق عليه
السلام پرسيد: خداوند براى چه منظورى مگس را آفريد؟ امام عليه السلام بىدرنگ فرمود:
«لِيُذِلَّ بِهِ الْجَبابِرَةَ»: براى آنكه دماغ
جبّاران و ستمگران را به خاك بمالد. [1]
* در گفتگويىكه ميان امام صادق عليه السلام و منصور روى
داد، امام عليه السلام در پاسخ خليفه عباسى كه از آن حضرت خواسته بود به منظور پند
و اندرز دادن وى با او معاشرت كند، فرمود:
«مَنْ ارادَ الدُّنْيا لا
يَنْصَحُكَ وَ مَنْ ارادَ الْآخِرَةَ لا يَصْحَبُكَ» [2]
آن كس كه خواهان دنيا باشد تو را نصيحت نمىكند و هر كس
اهل آخرت باشد با تو