نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 223
كمترين آن، تضعيف جايگاه امامت، ايجاد اختلاف ميان مسلمانان
و مشغول ساختن افكار عمومى به مسائل انحرافى و غفلت از نيرنگ هاو توطئههاى اساسى دشمن
و مشغول ساختن بخشى از وقت پيشواى هشتم جهت پاسخگويى به شبهات واقفيّه و برملا كردن
چهرههاى شيطانى آنان بود. از اين رو، امامان عليهم السلام از اين جريان به فتنه تعبير
كردهاند. [1]
امام رضا عليه السلام در حكومت هارون
حضرت رضا عليه السلام ده سال آغاز امامت خود را در حكومت
هارون سپرى كرد و با توجه به شرايط سياسى- فرهنگى ياد شده، دعوت خود را آشكار ساخت
و در دو محور سياسى و فرهنگى در برابر هر دو جبهه مخالف، يعنى دستگاه خلافت عباسى و
گروههاى منحرف از خطّ امامت به مبارزه علنى و اصولى برخاست.
فعّاليّتهاى سياسى امام عليه السلام در آغاز امامت به
قدرى متعرضانه بود كه از يك سو، ياران حضرت بر جان او بيمناك شده از آن گرامى خواستند
راه تقيّه در پيش گيرد [2]؛ از سوى ديگر درباريان و مزدوران هارون از تلاشهاى سياسى
آشكار امام عليه السلام احساس خطر كرده و بارها از او نزد خليفه سعايت نمودند. [3]
حضرت رضا عليه السلام بدون توجه به نصيحت ياران و سعايت
دشمنان به فعّاليتهاى روشنگرانه خود درباره اساسىترين و جنجال برانگيزترين مسأله
روز يعنى مسأله رهبرى ادامه داد و با صراحت و قدرت، خود را پيشواى جامعه معرفى كرد.
علّت پافشارى امام عليه السلام بر اين سياست اين بود كه
امامت شيعى در آن شرايط حسّاس از هر سو مورد شبيخون قرار گرفته بود و چنانچه امام عليه
السلام به تثبيت و تحكيم پايههاى آن نمىپرداخت چه بسا دشمنان ضربههاى جبرانناپذيرى
بر مكتب اهل بيت عليهم السلام وارد مىساختند.
هارون برغم آن كه مصلحت نمىديد در پى ارتكاب جنايت قتل
موسى بن جعفر عليه السلام
[1] - ر. ك: رجال كشى، ج 2، ص
758، رديف 866؛ معجم رجال الحديث، ج 3،
ص 176
[2]-
ر. ك: عيون اخبارالرضا عليه السلام ، ج 2، ص 246؛
بحارالانوار، ج 49، ص 115