نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 222
نظرى پديد آمد.
موضوع امامت در كنار بحث توحيد و عدل از مباحث جنجالبرانگيز
محافل علمى آن عصر بود. محدوديّتهايى كه عباسيان براى شيعيان و نيز پيشوايان آنان
ايجاد كرده بودند، دسترسى ايشان را به امامان عليهم السلام براى فراگيرى اعتقادات صحيح،
با مشكلاتى مواجه كرده بود.
علاوه بر اين، اختلافات و كشمكشهاى جديد بر سر مسأله
امامت، از سوى برخى شيعيان و ياران موسى بن جعفر عليه السلام برآشفتگى اوضاع فرهنگى
جامعه اسلامى مىافزود. پس از شهادت امام كاظم عليه السلام ميان شيعيان در مسأله امامت
دو نظر پيدا شد:
بيشتر شيعيان به امام رضا عليه السلام روى آورده و به
امامتش گردن نهادند؛ ولى تعداد اندكى در امامت موسى بن جعفر عليه السلام توقف كرده،
آن حضرت را در سلسله امامت، آخرين فرد پنداشتند. اين افراد «واقفيّه» و «ممطوره» [1]
نام گرفتند. [2]
مورخان، عامل اصلى پيدايش واقفيّه را مال دوستى و دنياپرستى
سران اين فرقه انحرافى دانسته و نوشتهاند: امام كاظم عليه السلام تعدادى از ياران
خود را مأمور جمعآورى اموال و وجوه شرعى كرده بود. با طولانى شدن مدت زندانى آن حضرت
اموال زيادى نزد اينان گرد آمد. هنگامى كه آن بزرگوار به شهادت رسيد امام رضا عليه
السلام از آنان خواست اموالى را كه نزد خود دارند به وى تحويل دهند.
بعضى از وكلا براى تصاحب اموال گرد آمده، عليه السلام
دين خود را به دنيا فروختند و در پاسخ به خواسته امام زمانشان، منكر رحلت امام كاظم
شدند. چهرههاى برجسته جريان انحرافى واقفيّه عبارتند از: زياد بن مروان قندى، على
بن ابى حمزه بطائنى، عثمان بن عيسى رواسى و احمد بن ابى بِشْر سرّاج.
افكار انحرافى بنيانگذاران مكتب وقف كه برخى از آنان
از چهرههاى سرشناس و نزديك به امامان عليهم السلام بودند، پيامدهاى ناگوارى در جامعه
شيعى بر جاى گذاشت كه
[1] - اين نام توسط على بن اسماعيل ميثمى يكى
از متكلمان شيعه روى آنان گذارده شد و از كلاب ممطوره (يعنى سگهاى خيس شده به
وسيله باران) گرفته شده است (ر. ك: فرق الشيعه، ص 92)