نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 271
درس بيست و نهم:
امام هادى (ع) در سامرّا
امام هادى عليه السلام با آن كه از محبوبيّت مردمى برخوردار
بود، مخالفت علنى با خواست متوكل را مصلحت نديده همان سياست مبارزه منفى پدر و جدّ
بزرگوارش را دنبال كرد.
مخالفت آن حضرت با درخواست متوكل- با توجه به مضمون نامهاى
كه پيش از اين براى او نوشته بود- به معناى تأييد اتهامى بود كه والى مدينه به وى نسبت
داده بود. علاوه بر اين، شرايط مخالفت و موضعگيرى حادّ عليه حكومت از جمله در اختيار
داشتن نيروى انسانى مؤمن و وفادار به آرمانهاى امامت- در حدى كه براى رويارويى با
جنايتكارى مثل متوكل و اداره حكومت پس از آن بتوان به آن اعتماد كرد- براى پيشواى دهم
فراهم نبود و چنانچه با شرايط موجود عليه طاغوت زمان قيام مىكرد، نه تنها به اهداف
مورد نظر نمىرسيد كه چه بسا خود و يارانش از بين مىرفتند، يا حدّاقل، جبهه حق به
رهبرى آن گرامى ناتوان شده از هم فرومىپاشيد. با اين حال، امام عليه السلام ناخشنودى
خود را از سفر به سامرّا و اجبارى بودن آن را به بعضى افراد گوشزد كرد. [1]
امام هادى عليه السلام سه روز پساز دريافت نامه متوكل
در سال 234 هجرى، همراه فرزند خردسالش امام حسن عليه السلام و ديگر اعضاى خانواده مدينه
را به مقصد سامرّا ترك كرد.
پيشواى دهم هنگام ورود به سامرّا به دستور متوكّل در كاروانسراى
نامناسبى كه به «خان الصّعاليك» معروف بود فرود آمد و پس از يك روز به منزلى كه در
محلّه «عسكر» براى آن حضرت در نظر گرفته شده بود، منتقل شد. به همين جهت به آن گرامى
«عسكرى» مىگفتند.