نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 87
اخلالگرىهاى معاويه و عمّال او جز نقشى بر آب نيست، سران
سپاه وى با معاويه ساختهاند و لشكريان و سربازان، وحدت و انسجام خود را از دست دادهاند
و ممكن است تبهكاريها و فتنهها گسترش بيشترى پيدا كند.
باتوجه بهجهات فوق و جهاتديگر، امام (ع)، ادامهجنگرا
بهسود پيروانخود و اسلامنديد.
از اين رو، با شرايطى بسيار سخت با پيشنهاد صلح موافقت
كرد.
قرارداد صلح
مهمترين موادّ قرارداد صلح با استفاده از مصادر مختلف
تاريخى عبارت است از:
1- حكومت به معاويه واگذار مىشود به شرطى كه به كتاب
خدا، سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله و سيره خلفاى شايسته عمل كند.
2- پساز معاويه حكومت از آن امام حسن عليه السلام [1]
و چنانچه براى وى حادثهاى رخ داد از آن امام حسين عليه السلام خواهد بود [2] و معاويه
حق ندارد كسى را به جانشينى خويش برگزيند. [3]
3- معاويه بايد ناسزا و سبّ امير مؤمنان را در نمازها
ترك كند [4] و على عليه السلام را جز به نيكى ياد ننمايد. [5]
4- حسن بن على عليه السلام معاويه را «اميرالمؤمنين» نمىنامد
و نزد او شهادتى اقامه نخواهد كرد. [6]
5- مردم بويژه پيروان حضرت على عليه السلام در هر نقطه
از سرزمين خدا بايد در امن و امان باشند. بهقصد جان حسن بن على و برادرش حسين و ديگر
خاندان رسول خدا صلى الله عليه و آله توطئهاى چيده نشود و در هيچ نقطهاى از قلمرو
اسلام، نسبت به آنان ارعاب و تهديدى صورت نگيرد. [7]
قرارداد صلح در پنجم ربيعالاوّل، سال 41 هجرى، حدود شش
ماه پس از خلافت آن حضرت به امضا رسيد. [8]