responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 89

درس هشتم:

پس از صلح‌

قدرت‌نمايى معاويه در كوفه‌

معاويه پس از امضاى قرارداد صلح همراه سپاهش وارد كوفه شد تا جريان صلح را در مراسمى رسمى و عمومى عينيّت بخشد. مردم به دعوت مناديان براى شنيدن خطابه طرفين قرارداد در مسجد جامع گرد آمدند.

نخست معاويه بر منبر رفت و سخنانى ايراد كرد. وى خطاب به مردم كوفه گفت:

مى‌پنداريد كه من به خاطر نماز، زكات و حج با شما جنگيدم؟ مى‌دانستم كه شما آنها را انجام مى‌دهيد. من بدين جهت به نبرد شما برخاستم كه بر شما سلطه پيدا كنم، و اينك خدا خواسته‌ام را برآورده است هر چند شما ناخشنود باشيد. اكنون بدانيد هر خون و مالى كه در اين فتنه بر زمين ريخته و تلف شده هدر است و هر عهدى كه بسته‌ام زير دو پاى من است. [1]

پس از معاويه امام حسن عليه السلام ايراد خطبه كرد و ضمن تجليل از رسول خدا صلى الله عليه و آله و بيان شمّه‌اى از خدمات آن حضرت به امّت اسلامى و تأكيد بر اين حقيقت كه اگر همه دنيا را بگرديد كسى را كه جدّش رسول خدا صلى الله عليه و آله باشد جز من و برادرم حسين عليه السلام پيدا نخواهيد كرد، فرمود:

معاويه بر سر حقّى با من به نزاع پرداخته كه از آن من است نه او. ولى من به خاطر صلاح شما و جلوگيرى از خونريزى آن را ترك كردم. معاويه جنگ بين من و خود را (بر زمين) نهاد (و پيشنهاد صلح كرد). و من وقتى ديدم حفظ خونها (ى شما) بهتر از


[1] - ارشاد، ص 191؛ شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى‌الحديد، ج 16، ص 14

نام کتاب : زندگی ائمه نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست