responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین    جلد : 1  صفحه : 238

تمايل آشكارى از وفادارى به دولت و كشور را احساس نمى‌كردند. اين نظام دولت، اساساً شكل «امپراتورى» داشته و قدرت مركزى بر سراسر قلمرو، قابل اعمال نبود.

دولت در يونان باستان به شكل «دولت- شهر» [1]نمود پيدا كرد. شهرهاى آتن، اسپارت و غيره، هر يك به مثابه دولتى بودند كه قانون اساسى، شكل حكومت، انتخابات و دولتمردان مخصوص به خود داشتند و روابط خارجى نيز بطور جداگانه از طريق هر يك از دولت- شهرها برقرار مى‌گرديد. [2]

دوران قرون وسطى براى اروپاييان، از نظر سيستم دولت، دوران حاكميتِ قطعه‌قطعه شده و حكومت ملوك الطوايفى است. نظام فئوداليته حاكم بر آن ديار، موجب تقسيم يك كشور به قلمروهاى تحت حكومت نجبا و اشراف مى‌گرديد كه اطاعت آنها از حكومت مركزى (پادشاه)، بسيار محدود و جزيى بود. در همين دوران، جهان شاهد شكل‌گيرى دولت اسلامى بود؛ دولتى كه بنيانش توسط رسول گرامى اسلام، حضرت محمد (ص)، در مدينه نهاده شد و امپراتورى اسلامى را در بخش بزرگى از جهان ايجاد كرد. [3]

تحول نظام دولت، در مرحله بعد، به شكل گيرى دولت سلطنتى در اروپا مربوط مى‌شود. پيامد رنسانس مذهبى و پيشرفتهاى علمى و صنعتى، دگرگونى در سيستم سياسى را هم طلب مى‌كرد. نظام فئوداليته و حكومت ملوك الطوايفى با تغييرات اجتماعى رو به گسترش- نظام سرمايه‌دارى- همخوانى و سازگارى نداشت. اقشار شهرنشين، گرد پادشاه جمع شدند و نظام سلطنتى مطلقه ايجاد شد. اساس سياست داخلى و خارجى در چنين حكومتى، منافع، خواسته‌ها و ديدگاههاى سلاطين بود.

چنانچه «لويى پانزدهم»، پادشاه مقتدر و مطلق‌العنان فرانسه، گفت:

حاكميت در انحصار شخص من است. قوه قانونگذارى بدون شريك و فقط متعلق به من است و منشأ نظم عمومى من هستم. [4]


تمايل آشكارى از وفادارى به دولت و كشور را احساس نمى‌كردند. اين نظام دولت، اساساً شكل «امپراتورى» داشته و قدرت مركزى بر سراسر قلمرو، قابل اعمال نبود.

دولت در يونان باستان به شكل «دولت - شهر»~a href="#_ftn1" name="_ftnref1" title=""~[1] نمود پيدا كرد. شهرهاى آتن، اسپارت و غيره، هر يك به مثابه دولتى بودند كه قانون اساسى، شكل حكومت، انتخابات و دولتمردان مخصوص به خود داشتند و روابط خارجى نيز بطور جداگانه از طريق هر يك از دولت - شهرها برقرار مى‌گرديد.~a href="#_ftn2" name="_ftnref2" title=""~[2]

دوران قرون وسطى براى اروپاييان، از نظر سيستم دولت، دوران حاكميتِ قطعه‌قطعه شده و حكومت ملوك الطوايفى است. نظام فئوداليته حاكم بر آن ديار، موجب تقسيم يك كشور به قلمروهاى تحت حكومت نجبا و اشراف مى‌گرديد كه اطاعت آنها از حكومت مركزى (پادشاه)، بسيار محدود و جزيى بود. در همين دوران، جهان شاهد شكل‌گيرى دولت اسلامى بود؛ دولتى كه بنيانش توسط رسول گرامى اسلام، حضرت محمد (ص)، در مدينه نهاده شد و امپراتورى اسلامى را در بخش بزرگى از جهان ايجاد كرد.~a href="#_ftn3" name="_ftnref3" title=""~[3]

تحول نظام دولت، در مرحله بعد، به شكل گيرى دولت سلطنتى در اروپا مربوط مى‌شود. پيامد رنسانس مذهبى و پيشرفتهاى علمى و صنعتى، دگرگونى در سيستم سياسى را هم طلب مى‌كرد. نظام فئوداليته و حكومت ملوك الطوايفى با تغييرات اجتماعى رو به گسترش - نظام سرمايه‌دارى - همخوانى و سازگارى نداشت. اقشار شهرنشين، گرد پادشاه جمع شدند و نظام سلطنتى مطلقه ايجاد شد. اساس سياست داخلى و خارجى در چنين حكومتى، منافع، خواسته‌ها و ديدگاههاى سلاطين بود.

چنانچه «لويى پانزدهم»، پادشاه مقتدر و مطلق‌العنان فرانسه، گفت:

حاكميت در انحصار شخص من است. قوه قانونگذارى بدون شريك و فقط متعلق به من است و منشأ نظم عمومى من هستم .~a href="#_ftn4" name="_ftnref4" title=""~[4]

نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین    جلد : 1  صفحه : 238
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست