نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 245
جهان را در بردارد. كليد جزيره جهانى، ناحيه محور يا هارتلند
است. [1]
هارتلند از غرب به رودخانه ولگا، از شرق به سيبرى غربى،
از شمال به اقيانوس منجمد شمالى و از جنوب به ارتفاعات هيمالايا محدود مىشد. اين منطقه
شامل ارتفاعات جنوب غربى ايران و ارتفاعات جنوب شرقى مغولستان نيز مىگرديد. البته
در تحقيقات بعدى مكيندر، جهت «هارتلند» به سمت غرب متمايل شد و تمام اتحاد شوروى (سابق)
را در بر گرفت. بررسيها و آثار منتشره «مكيندر» در سال 1943، تغييراتى را در نظريه
«هارتلند» وى نشان مىدهد. [2] به هر حال، اين نظريه كه منطقه «اروآسيا»، كليد فتح
جهان است، از بنيادىترين اصول ژئوپولتيك مكيندر به حساب مىآيد. وى در اين رابطه مىنويسد:
هر كس بر اروپاى شرقى حكومت كند، فرمانرواى اروپا و آسياست.
هر كس بر اروپا و آسيا حكم براند، فرمانرواى جزيره جهانى است. هر كس بر جزيره جهانى
حكومت كند، فرمانرواى كل عالم است. [3]
«آلفرد تاير ماهان» كه از دريا سالاران آمريكايى بود،
با سه كتاب «تأثير قدرت دريايى بر تاريخ»، «تأثير قدرت دريايى بر انقلاب و امپراتورى
فرانسه» و «زندگى نلسون»، استراتژى نيروى دريايى را در قلمرو ژئوپولتيك به كمال رساند.
از ديدگاه «ماهان»، شرط اصلى براى ايجاد يك قدرت جهانى، كنترل بر درياهاست. آن دولتى
در جنگهاى بينالمللى، برگ برنده را در دست دارد كه صاحب بزرگترين ناوگان دريايى باشد.
دولت انگلستان، با توجه به ويژگى «جزيرهاى بودن» و در دست داشتن نقاط استراتژيك دريايى
«تنگه جبلالطارق، كانال سوئز، دماغه هورن، هنگ كنگ، سنگاپور و تنگه ماژلان» و صاحب
عظيمترين قدرت دريايى، توانست در عصر استعمار، بزرگترين امپراتورى جهانى (بريتانياى
كبير) را ايجاد كند. اين نمونهاى بود كه ماهان بر آن تأكيد