نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 287
2- ناسيوناليسم» (ملىگرايى).
ناسيوناليسم به عنوان يك پديده سياسى و اجتماعى، جايگاهى
ويژه در جريانات تاريخى دوران معاصر داشته و دارد، بگونهاى كه به آن لقب «بمب سياسى»
دادهاند [2] و حوادث متعارضى را ناشى از آن دانستهاند. قبل از آنكه علت جنگ را با
نگرش به پديده ناسيوناليسم توضيح دهيم، ارائه تعريفى از آن، خالى از فايده نيست. از
آنجا كه تعريف واحد و جامع در علوم اجتماعى بسيار دشوار است، انتخاب مناسبترين تعريفها،
كمك شايانى به درك آسانتر موضوع خواهد كرد.
ناسيوناليسم، كه نتيجه عوامل سياسى، اقتصادى، اجتماعى
و فرهنگى است، عبارت است از كيفيت تفكر و احساس يك دسته مردمى كه در محيط محدود جغرافيايى
زندگى مىكنند و با يك زبان مشترك سخن مىگويند و داراى ادبياتى هستند كه از آرزوهاى
ملى ايشان حكايت مىكند و رسوم و عادات مشتركى آنان را به هم پيوسته است و به قهرمانان
خويش احترام مىگذارند و احياناً پيرو يك دين مىباشند. [3]
ناسيوناليسم، اثر احساسى دوگانه بر گروهى از مردم دارد.
اول آن كه، تعلّق خاطر، وحدت و همبستگى بين افراد يك جامعه را به خاطر داشتن ارزشهاى
مشترك (تاريخ، زبان، نژاد، دشمن مشترك و فرهنگ عمومى) به اوج مىرساند. دوم آن كه احساس
اختلاف و تفاوت اساسى افراد جامعه را نسبت به افراد و گروههاى ديگر جوامع برمىانگيزد.
[4] اين تأثيرات دو جانبه، به خودى خود، محركهايى از احساسات تهاجم و تخاصم را ايجاد
مىكند.
روح ناسيوناليسم، تمايل شديد به وحدت و استقلال سياسى
است كه در قالب ملّت- كشور تجلى و نمود پيدا مىكند. ويژگيهايى چون: خود را تافته جدا
بافته از ديگران دانستن، ديگران را بيگانه تلقى كردن، اعتقاد به برترى و رجحان فرهنگ
و تمدن