نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 74
تحليل نهايى بايد گفت: اين توانايى و قدرت هيتلر نبود
كه چنين پيروزيهايى برايش به ارمغان مىآورد، بلكه بيش از همه، ترديدها و ضعفهاى فرانسه
و انگليس، به همراه دوستى و يارى موسولينى، چنين عرصه تكتازى را براى هيتلر فراهم مىكرد.
[1]
پيمان مونيخ و تجزيه چكسلواكى
شايد بحران چكسلواكى در سال 1938 م، در ميان بحرانهايى
كه با هيتلر و سياست توسعه طلبى او از سال 1933 م ارتباط داشت، از همه مهمتر بوده و
قابل توجه بيشتر قرار گرفته باشد. اين اهميت، دلايل واضح و روشنى دارد. اوّل آنكه،
هيتلر يك بار ديگر با توسل به تهديد- نه كاربرد نيروى نظامى- به خواستههاى خود رسيد؛
خواستههايى كه نتايج بسيار گرانبها براى او در پى داشت. دوم آنكه، اعتبار دولت فرانسه
نزد متحدان اروپاى شرقىاش از دست رفت. دولت فرانسه كه با چكسلواكى در سال 1925 م،
قرارداد اتحاد امضا كرده بود، پيمان خود را نقض كرد. سوم آنكه، سوء ظن اتحاد شوروى
به دموكراسيهاى غربى افزايش يافت و او را براى در امان ماندن از خطرات نازيسم و فاشيسم،
به سوى توافق با آنها سوق داد. همان، نتيجهاى كه در سال 1939 م در قرار داد عدم تجاوز
آلمان- شوروى حاصل شد. سرانجام، با حل و فصل بحران چكسلواكى در كنفرانس مونيخ، حلقه
دفاعى فرانسه كه با ارتش سى لشكرى قوى و مجهز چكسلواكى تقويت مىشد، از بين رفت و آلمان
مىتوانست از آن پس، نفس راحتى بكشد.
چكسلواكى، كشورى تازه تأسيس بود كه با قرارداد صلح ورساى
پا به عرصه وجود گذاشت. اين كشور از لحاظ جمعيت، با تنوع ملّيت رو به رو بود، بويژه
جمعيت سه ميليونى آلمانى تبار ناحيه «سودت» كه از سال 1919 م، خواستار خود مختارى بودند،
اهميت بسيار داشت، زيرا طعمهاى آماده براى اشتهاى سيرى ناپذير هيتلر به حساب مىآمد.
چكسلواكى از لحاظ صنعتى از همه همسايگان خود در اروپاى شرقى برتر بود و ارتشى مجهز
و بزرگ براى تأمين و حفظ استقلال خود تشكيل داده بود. بعلاوه، طى معاهدات 1925 م لوكارنو،
فرانسه از متحدانش به شمار مىرفت و اتحاد شوروى نيز در سال 1935 م، قرارداد اتحاد
دفاعى را با اين كشور به امضا رساند. با اين همه، شرط اصلى موفقيت
[1] ظهور و سقوط رايش سوم، ويليام شايرر، ترجمۀ
ابوطالب صارمى، ص 355-393.
نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 74