نام کتاب : تاریخ و اصول روابط بین الملل نویسنده : جمالی، حسین جلد : 1 صفحه : 76
ادعاهاى ارضى خود بر چكسلواكى را مطرح كنند. لهستان در
روز دوم اكتبر 1938 م، منطقه «تشن» و دولت مجارستان در روز دوم نوامبر همين سال، جنوب
اسلواكى را تصرف كردند. اسلواكى جدايى خود را از چك، اعلام كرد و ضمن اعلان استقلال،
تحتالحمايه آلمان قرار گرفت؛ روز پانزدهم مارس 1939 م، ارتش آلمان وارد چكسلواكى شد
و ايالات «بوهم» و «مراوى» را به تصرف و اشغال خود در آورد. بدين سان، ديگر اثرى از
نقشه سياسى دولت چكسلواكى در نقشه جهان به چشم نمىخورد. [1]
تجزيه و تحليل برخورد بسيار ضعيف دولت فرانسه در جريان
اين بحران، مىتواند تا حدودى برخى از جنبههاى واقعيت را بر ما آشكار سازد. «پى ير
رونوون»، محقّق برجسته تاريخ روابط بينالملل، سه علت زير را دليل اين امر مىداند:
اول: ناتوانى نظامى و هوايى فرانسه. دوم: اكراه و خونسردى
كه قدرتهاى معظم از خود نشان دادند؛ زيرا بدون پشتيبانى قدرتهاى معظم، روش سخت نمىتوانست
قرين موفقيت گردد.
سوم: ترديد و مجاملهاى كه محافل حاكم چكسلواكى از خود
نشان مىدادند. [2]
تفسير پيمان مونيخ و تعبيرهايى كه در مورد آن وجود دارد،
تا حدودى متعارض به نظر مىرسد. «چمبرلن»، نخست وزير انگليس، كه مهر تاييدش به پاى
اين پيمان، در تاريخ ثبت شده است، در برگشت از سفر مونيخ، اين پيمان را «صلح بر مبناى
شرافت» ناميد. در مقابل، چكسلواكىها آن را «خيانتى بزرگ به متحدين» نام نهادند و عدهاى
نيز به آن «مصيبت بزرگ» و «پيروزى زور مطلق» اطلاق كردهاند. به گفته «پرفسور بشومان»،
«پيمان مونيخ اوج سازش و سند مرگ دموكراسيهاى غربى و نماد سقوط امنيت عمومى بود». بطور
خلاصه اينكه، سرنوشت در نظر گرفته شده براى چكسلواكى، سرنوشتى بس رنجآور براى آن ملت
بود؛ هر چند براى هيتلر، تسلى خاطرى در باب محو كامل قرارداد صلح ورساى به شمار مىرفت
و دولتهاى فرانسه و انگليس نيز آن را به منزله تأخير انداختن جنگ عمومى و فراگير تلقى
مىكردند. [3]