responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 102

منطق امام عليه السلام و مالك اشتر، كه حق و باطل را خوب شناخته نسبت به مقام امام عليه السلام معرفت كامل داشت، در وجود اين افراد بى‌منطق مؤثّر نيفتاد.

مالك بسيار كوشيد تا شايد بتواند اين عده را متقاعد سازد كه به او اجازه دهند، حتى براى مدّتى بسيار كوتاه، جنگ را ادامه دهد و كار را يكسره كند، اما آنان نپذيرفتند و مى‌گفتند: در اين صورت ما نيز در گناه تو شريك خواهيم بود. وقتى مالك استدلال كرد كه اگر ادامه جنگ گناه باشد، در اين صورت كشتگانشان در آتش خواهند بود، پاسخ دادند: ما براى خدا با آنها جنگيده‌ايم و براى خدا نيز از جنگ با آنان دست مى‌كشيم. [1]

به راسى چه كسى بايد خدايى بودن يا نبودن جنگ را تعيين مى‌كرد؟

آيا آن فرد كسى جز اميرمؤمنان، على عليه السلام، بود؟ مگر جز اين بود كه مشروعيت جنگ با وجود آن حضرت بود؟ با وجود چنين سؤال‌هاى بى‌پاسخى، به اين نتيجه مى‌رسيم كه بزرگ‌ترين نقص اين عده ضعف بينش اعتقادى بوده است. آنان باور نداشتند كه به عنوان وظيفه دينى بايد نسبت به امام عليه السلام اطاعت بى‌چون و چرا داشته باشند، چنان كه به عنوان وظيفه سربازى بايد فرمان‌هاى آن حضرت را بدون چون و چرا اجرا مى‌كردند.

حال، ممكن است در اين‌جا اين سؤال مطرح شود كه چرا اميرمؤمنان عليه السلام اين‌گونه افراد را در جنگ شركت مى‌داد؟ در پاسخ بايد گفت كه اين مشكل اساسى و هميشگى آن حضرت بود كه نيروى وفادار و با استقامت در اختيار نداشت. آن حضرت بارها اين موضوع را گوشزد مى‌كرد و يارانش را بر نافرمانى و چنددستگى نكوهش مى‌كرد. از جمله‌


[1] - وقعة صفين، ص 491

نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست