responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 104

نداشتن انگيزه‌

مى‌دانيم كه اميرمؤمنان عليه السلام از آن رو فرمان عزل معاويه را صادر كرد كه او را از نظر دينى و اخلاقى شايسته زمامدارى نمى‌دانست. اين در حالى بود كه بيش‌تر مردم به وجود معاويه در شام عادت كرده بودند چون در زمان سه خليفه پيشين حاكم آن‌جا بود. [1] و به عنوان مرزبان اسلام در سرزمين شام شناخته مى‌شد. بنابراين انگيزه‌اى براى جنگ با او نداشتند.

اين مطلب از ميان سخنانى كه دو طرف پس از اعلام حكميّت از سوى معاويه با هم رد و بدل كردند، به خوبى دانسته مى‌شود. سپاهيان معاويه مطرح كردند: به چه دليل ما بايد يكديگر را بكشيم؟ ما مسلمان هستيم. با نابودى ما و شما عراق و شام به خطر مى‌افتد و از نابودى هر يك سودى حاصل ديگرى نخواهد شد. از اشعارى كه برخى از سپاهيان امام عليه السلام سرودند و نيز گفته‌هاى اشعث بن قيس برمى‌آيد كه اين گفته‌ها سپاه عراق را متقاعد ساخت و براى جنگ فايده‌اى نمى‌ديدند، جز آن‌كه نيروهاى دو سپاه را نابود مى‌سازد. [2]


[1] - ر. ك: الاعلام، زركلى، ج 8، ص 172-173

[2] - براى نمونه به مورد زير توجه كنيد:
يكى از شاعران شامى شعرى سرود، به اين مضمون: اى سران سپاه عراق پيشنهاد حكميّت را بپذيريد، كه در پذيرش آن بقا و زندگانى و امنيت سرزمين است و اگر آن را نپذيريد، حاصلش نابودى و بدبختى است. (وقعة صفين، ص 483). حال ببينيم تلقى عراقى‌ها نسبت به پايان جنگ چه اندازه با تقاضاى شاميان همسويى دارد. يكى از سپاهيان اميرمؤمنان عليه السلام شعرى سروده است كه معناى دو بيت آخرش چنين است:
از بامدادان در صفين گرد از آوردگاه برآورديم و آتش جنگ را بى‌امان دميديم اگر دو داور به حق داورى كنند، متضمن سلامت است و رأى آنان ما را از گزند شوم انتقامجويان مصون خواهد داشت. (پيكار صفين، ترجمۀ پرويز اتابكى، ص 673؛ وقعة صفين، ص 489.)

نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست