على عليه
السلام فرمود: آيا بعد از ايمان به خدا و شركت در ميدان جنگ به همراه رسولاللَّه
شهادت بر كفر خودم دهم؟، اگر چنين كنم از راه حق بيرون رفته و از هدايتيافتگان
نخواهم بود. [1]
قيام و طغيان
جمعيت
خوارج در ابتدا آرام بودند و تنها عليه اميرمؤمنان عليه السلام و پيمان حكميت
تبليغ مىكردند؛ اما بعد از آنكه ديدند على عليه السلام حاضر به نقض پيمان نيست
در خانه «عبداللَّه بن وهب راسبى» اجتماع كردند. عبداللَّه براى آنها سخنرانى
مهيجى كرد و آنها را آماده قيام و شورش نمود.
جلسههاى
ديگرى نيز در منزل بعضى از سران آنها تشكيل شد و مذاكراتى پيرامون مبدأ قيام به
عمل آمد و نهروان به عنوان مبدأ قيام انتخاب گرديد. سپس پيشنهاد شد كه نامهاى به
«خوارج» بصره (همفكران آنها در بصره) نوشته شود تا هر چه زودتر در «نهروان» به
آنها بپيوندند.
خوارج
بصره نيز پاسخ مثبت داده و به آنها پيوستند.
گروه
خوارج پس از اجتماع در نهروان، شروع به افساد كردند. آنان امنيت راهها را سلب
نموده و هر كس را كه مخالف عقيدهشان بود، به قتل مىرساندند. «عبداللَّه بن
خبّاب» يكى از اصحاب رسول خدا عليه السلام و كارگزار اميرمؤمنان را به همراه همسرش
دستگير كردند و سرش را در كنار نهر آبى بريدند، آنان به همسر وى نيز رحم ننموده و
شكم وى را كه باردار بود، شكافتند. و علاوه بر آن چند زن بىگناه ديگر از قبيله
«طى» را