responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 114

مخصوص خداست و وظيفه ما امر به معروف و نهى از منكر است. [1]

على عليه السلام پس از اطلاع از اجتماع «خوارج» در حرورا پيش آنها رفت و سبب قيام آنها را جويا شد. آنها گفتند: علّت قيام ما پيمانى است كه شما با معاويه بسته‌ايد. آن حضرت فرمود شما را به خدا، آيا يادتان است آن‌گاه كه قرآن‌ها را بر سر نيزه كردند و شما گفتيد: ما حكم قرآن را مى‌پذيريم، به شما گفتم اين مردم اعتقادى به دين و قرآن ندارند و اين يك حيله است، ولى شما حرف مرا نپذيرفتيد؟ آيا من در پيمان حكميت شرط نكردم، آنچه را قرآن زنده كرده، زنده كنند و آنچه را قرآن نفى كرده نفى كنند؟ حال اگر اين دو نفر به حكم قرآن حكم كردند، ما نمى‌توانيم با قرآن مخالفت كنيم و اگر بر خلاف آن حكم كردند، ما از حكم آنها بيزاريم. آنها گفتند آيا داور قرار دادن انسان‌ها در دين خدا صحيح است؟ حضرت على عليه السلام فرمود: ما انسان‌ها را داور قرار نداديم، ما قرآن را داور قرار داديم و قرآن خود سخن نمى‌گويد، بلكه اين افراد هستند كه با استناد به قرآن مى‌توانند سخن بگويند. [2]

سخنان على عليه السلام عده زيادى از آنها را قانع كرد و به كوفه برگشتند، ولى عده ديگرى دست برنداشته، گفتند: اى على آنچه مى‌گويى درست است، ليكن اين عمل ما كفر بود و ما توبه كرديم و اگر تو هم شهادت به كفر خودت مى‌دهى و پس از آن توبه مى‌كنى، ما با تو خواهيم بود وگرنه با تو مى‌جنگيم. [3]


[1] - تاريخ طبرى، ج 5، ص 55؛ مروج الذهب، ج 2، ص 395

[2] - تاريخ طبرى، ج 5، ص 66؛ كامل، ج 3، ص 328

[3] - الامامة والسياسة، ج 1، ص 127

نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست