responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 133

دوست ندارم مردم فردا شما را در كنار اين رود در حالى كه در خاك و خون غلتيده‌ايد ببينند و شما هيچ دليل روشنى از جانب پروردگار، براى اين كارتان نداشته باشيد!

اى مردم! مگر من از حكميت منعتان نكردم؟ و مگر نگفتم اين جماعت، اهل مكر و خيانتند، اما شما با من مخالفت كرديد و به ناچار تن به حكميت دادم؛ در عين حال از حكمين تعهد گرفتم كه بر طبق قرآن حكم كنند، ولى آنان بر خلاف قرآن حكم كردند؛ بدين سبب ما از آنان و حكمشان بيزارى جسته و اكنون بر همان تصميم اول خود (جنگ با معاويه) پايدار هستيم.

اى مردم شما را چه مى‌شود و نگران چه هستيد؟ چرا جنگ با ما را روا مى‌داريد؟ آيا از اين جهت كه مسلمانان دو نفر را براى داورى انتخاب كردند، شما شمشيرهايتان را روى دوش نهاده و راه مردم را مى‌بنديد و گردنشان را مى‌زنيد؟ بدانيد كه اين همان «خسران مبين» و زيان آشكار است.

به خدا اگر بر سر اين كار، مرغى را بكشيد، خدا كشتن آن را خوش ندارد؛ چه رسد به انسانى كه كشتنش نزد خدا حرام است.» [1]

اميرمؤمنان عليه السلام درصدد بود كه به گونه‌اى مسالمت‌آميز غائله را پايان دهد و لشكرى را كه بايد در جبهه شام با دشمنان اصلى دين و قرآن بجنگند از درگيرى با خوارج باز دارد، اما خوارج كه شيطان بر آنان چيره شده بود، به سخنان آن حضرت گوش ندادند و خود را آماده حمله نموده‌


[1] - تاريخ طبرى، ج 5، ص 84-85

نام کتاب : جلوه ای از حکومت علوی نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 133
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست