2- شيوه
ديگر حكومتى اميرمؤمنان عليه السلام قاطعيت در برخورد با آشوبگران داخلى بود آن
حضرت وقتى ديد جان و مال مسلمانان دستخوش هواها و هوسهاى فتنهگران قرار گرفته و
درصدد براندازى حكومت اسلامى هستند، ابتدا آنان را نصيحت و ارشاد كرد و وقتى
نپذيرفتند با قاطعيت تمام، جلوى آنها ايستاد. او در عظمت فرونشاندن فتنه خوارج كه
با حربه ديانت و تقدس رو در روى حكومت عدل آن حضرت ايستادند، فرمود: «اين من بودم
كه چشم فتنه را كور كردم و جز من كسى جرأت اين كار را نداشت ...» [1]
3- همان
گونه كه اشاره شد جنگهاى اميرمؤمنان عليه السلام به انگيزه دفع فتنه و اعتلاى
اسلام بود، نه قدرتطلبى و كشورگشايى؛ از اين رو آن حضرت به سربازان خود مىفرمود:
شما آغازگر جنگ نباشيد. خود آن حضرت نيز پيش از شروع جنگ با نامه و سخنرانى و
پيام، مخالفان را به حق دعوت مىكرد.
4-
اميرمؤمنان عليه السلام از روشهاى غيرانسانى مانند بستن آب و كشتن اسيران و مثله
كردن كشتهها و سوزاندن درختان و زراعتها و آزار و اذيّت زنان و كودكان و
سالخوردگان دورى مىكرد و به نيروهاى خود نيز توصيه مىكرد كه از انجام اين امور
خوددارى كنند.
5- على
عليه السلام در جبهههاى جنگ، خود پيشاپيش سپاه بود و با خطبههاى حماسى و آيات
جهاد و اشعار، روحيه سربازان را تقويت مىكرد و شعارهايش نيز توأم با عمل بود. [2]
[2] - نهجالبلاغه، كلام 9، ص
60-61. (آن حضرت در اين كلام مىفرمايد: (طلحه و زبير)
مانند رعد و برق براى ترسانيدن غريدند و جهيدند، ولى با اين همه در ميدان كارزار
سست بودند، لكن ما تا كار را نكنيم، نمىترسانيم و نمىگوييم، و تا باران نباريم
سيل جارى نمىسازيم.)