على عليه
السلام در اين برخوردها شيوههايى ارائه داد كه بعضى از آنها بدين قرارند:
1- در
برخورد با آشوبهاى داخلى به محض ديدن آثار فتنه، خود را براى جلوگيرى از آن آماده
مىكرد و نمىگذاشت آتش فتنه شعلهور شود و در مقابل كار انجام شده قرار گيرد. [1]
آن حضرت
در ادامه همين سياست پس از آنكه احساس كرد «طلحه» و «زبير» به رهبرى «عايشه»
درصدد برپا كردن آشوب هستند و با تبليغات زهرآگين خود مشغول انحراف افكار عمومى
مىباشند، خود را آماده جنگ با آنان كرد. وقتى كه بعضى آن حضرت را از جنگ با آنان
منع كردند، فرمود:
سوگند به
خدا من مانند «كَفتار» خوابيدهاى نيستم كه صيّاد مدّتى در كمينش نشسته و براى
فريبش چوب يا دستى را آهسته به زمين مىزند تا اينكه از خواب جسته و به دنبال صدا
از خانه بيرون آيد و دستگيرش كنند، بلكه من به همراهى كسى كه رو به حقّ آورده و
شنوا و فرمانبردار است، شمشير مىزنم و با گنهكارى كه از حقّ رو گردانيده و در آن
شك و ترديد دارد [2] تا زنده هستم مىجنگم. [3]
[1]
- نهجالبلاغه، خطبۀ 148، ص 452. (امام
در پايان اين خطبه مىفرمايد: «به خدا سوگند، من همچون فردى نيستم كه صداى دست بر
سر و سينه زدن در ماتمها و خبر مرگ را، از خبر دهنده بشنود.»)