اميرمؤمنان
عليه السلام پيوسته مراقب فرمانداران و كارمندان دولت خود بود و آنان را به رعايت تقوا
و امانت توصيه مىكرد و در مواردى با فرستادن بازرسهاى مخفى به ايالتها و
ارگانهاى اجرايى كشور، اعمال كارگزارن خود را زير نظر مىگرفت. [1] و آنان را به
دليل حركت خلافشان سرزنش مىكرد؛ چنانچه وقتى به او خبر دادند كه «عثمان بن حنيف»
فرماندار بصره، در يك مجلس مهمانى پرخرج شركت كرده، خطاب به او فرمود:
اى پسر
«حنيف» به من خبر رسيده كه يكى از جوانان اهل بصره تو را به مجلس عروسى دعوت كرده
و به سوى آن شتابان رفتهاى و خورشتهاى رنگارنگ و كاسههاى بزرگ غذا برايت
آوردهاند. اى پسر حنيف گمان نداشتم به مهمانى كسانى بروى كه فقيران را (از روى
بىاعتنايى) به آن مهمانى راه نداده و ثروتمندان را دعوت كردهاند. [2]
على عليه
السلام در جريان اصلاح امور ادارى، به تشكيلات قضايى سر و سامان داد و براى آن
اصولى معين كرد. به عنوان مثال براى احتراز از تبانى شهود، مقرر كرد تا شهود از هم
جدا شده و تك تك نزد قاضى حاضر شوند. [3] همچنين آن حضرت قاضيان را در كوفه جمع
كرد و آنان را مورد آزمايش قرار داد و به هر كدام كه به پرسشهاى وى پاسخ درست
دادند، اجازه دادرسى داد. [4]