نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 147
اهل عراق براى اين است كه هر كس بايد از خانه خود دفاع كند.»
در مورد پايان دادن به جنگ نيز جواب منفى نداد و گفت: نظرم به زودى اعلام مىشود.
[1]
عتبه در اين ملاقات، موفّق شد زمينه تمايل به صلح را در اشعث
به وجود آورد و او را براى پذيرش پيشنهادها و طرحهاى بعدى و اجرا و تبليغ آنها
در ميان سپاهيان عراق به عنوان يك عامل با نفوذ، آماده سازد.
معاويه علاوه بر اين كه دستور داد جريان ملاقات عتبه با اشعث
و حرفهايى كه ميان آن دو ردّ و بدل شده است در ميان سپاه عراق منتشر شود، از عمرو
خواست نامهاى به ابن عباس بنويسد. او چنين نوشت:
... تو پس از على سرور اين جمع هستى، بنابراين گذشته را
فراموش كن و به فكر آيندهات باش. سوگند به خدا اين جنگ براى ما و شما زندگى و
توان باقى نگذاشته است. بدانيد! هر يك از شام و عراق به دست نمىآيند مگر با
نابودى ديگرى، و صلاح هيچكدام از دو طرف در هلاكت طرف مقابل نيست. در ميان ما و
شما هستند كسانى كه از جنگ بيزارى مىجويند. تو مشاور امينى هستى؛ ليكن اشتر مردى
سنگدل است و روا نيست كه طرف مشورت قرار گيرد. [2]
ابن عباس نامه را به اميرالمؤمنين عليه السلام عرضه كرد. امام
خنديد و فرمود:
خدا بكشد عمرو عاص را چه چيز او را وادار كرده كه درباره تو
طمع بورزد؟ پاسخش را بده.
ابن عباس با بيانى مستدلّ و افشاگرانه به عمرو پاسخ داد و
اميدش را قطع كرد. [3]