نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 28
حادثه غير منتظره
لحظاتى كه على عليه السلام مشغول غسل پيامبر صلى الله عليه و
آله بود و مسلمانان در انتظار پايان يافتن مراسم غسل و كفن بودند و خود را براى
خواندن نماز بر پيكر مطهّر وى آماده مىكردند، خبر آوردند كه جمعيتى در «سَقيفَه
بَنى ساعِدَهْ» [1] جمع شده و درباره انتخاب خليفه بحث مىكنند و نام سَعْد بن
عباده (رئيس خزرجيان) براى خلافت برده مىشود.
عمر و ابوبكر با اطلاع از اجتماع انصار در سقيفه به سرعت به
همراه ابوعبيده وارد سقيفه شدند. عمر خواست سخن آغاز كند و زمينه را براى خلافت
ابوبكر آماده سازد ولى ابوبكر مانع شد و گفت: اگر من چيزى را فرو گذاشتم تو جبران
كن. آنگاه خود شروع به سخن كرد و بعد از شهادت به وحدانيّت خدا و رسالت پيامبر صلى
الله عليه و آله گفت:
ما مهاجران، اولين كسانى بوديم كه اسلام آورديم و ساير مردم
در اين خصوص پيرو ما مىباشند. ما طايفه رسول خدا صلى الله عليه و آله، مركز قبائل
عرب، و نقطه ارتباط آنان هستيم. شما انصار نيز ياران خدا و رسول او هستيد، پشتيبان
پيامبر صلى الله عليه و آله و سرداران ما هستيد و در دين و منافع آن با ما شريك
مىباشيد. شما سزاوارترين مردم به راضى بودن، در مقابل خواسته خدا و تسليم در
برابر آنچه كه خداوند براى برادران مهاجر شما خواسته، مىباشيد، و نبايد درباره
آنها حسادت ورزيد.
[1] - سَقيفَه به معناى سايبان است. اين محل در مدينه
به فاصله 600 مترى مسجدالنبى ازطرف باب السلام، و متعلق به بَنى
ساعِدةِ بْنِ كَعْبِ خَزْرَجى بود، مردم در زير اين سايبان براى حل و فصل
مشكلات، دور هم مىنشستند و بعد به نام «سَقيفَه بَنى ساعِدَة» مشهور شد (معجمالبلدان،
ج 3، ص 228)
نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 28