نام کتاب : جلوههایی از رفتار علوی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 29
شما در سختىها نيروهاى خود را جهت پيشبرد اسلام بهكار
گرفتيد، پس نبايد به دست خود اين دين را از بين ببريد. من شما را به سوى ابو عبيده
و عمر مىخوانم، و هر دو را شايسته مىدانم .... [1]
در اين هنگام آن دو گفتند:
سزاوار نيست احدى از مردم بر تو تقدّم جويد، تو يار غار
پيامبر صلى الله عليه و آله هستى ....
در اينجا لازم است نكاتى را در مورد خطابه ابوبكر يادآور
شويم: [2]
* ابوبكر نخست مهاجران را تعريف كرد، تا عظمت آنان را در ذهن
انصار تثبيت نمايد، سپس تا حد ممكن از انصار نيز تمجيد كرد و خودرا به صورت داور
منصف و بىطرف نشان داد، در نتيجه نظر انصار را به سوى خويش جلب كرد.
* برخلاف ترديدى كه نسبت به مسأله خلافت در ذهن انصار بود،
ابوبكر به طور جزم، خلافت مهاجران را خواست خداوند بلكه بالاتر، بهعنوان قضاى
حتمى پروردگار، دانست و زمينه هرگونه ترديد را منتفى ساخت.
* وى پس از اينكه خلافت را حقّ مسلم مهاجران دانست، هر نوع
فعّاليت انصار را در اين رابطه پيمانشكنى با خدا و از بين بردن دين، اعلام كرد.
* ابوبكر در پايان سخنانش حاضران را به عمر و ابوعبيده
فراخواند كه طبيعى بود آنان او را مقدّم مىداشتند. گويى قبلًا آنان مسأله تعيين
خليفه را بين خود حلّ كرده بودند. [3]
[2] - لازم به
تذكر است كه عمر بعداً در مورد خطابه ابوبكر اظهار نظر كرد و گفت: هيچگونه طرح و
نقشهاى را در طول راه در نظر آماده نكردم مگر آنكه عين آن يا بهتر از آن را
ابوبكر به زبان آورد. تاريخ طبرى، ج 3، ص 219