responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درآمدی بر سیره فاطمی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 33

بشريت است و مادرش خديجه، زن سرشناس عرب و برخوردار از جمال و كمال معنوى؛ تا جايى كه در وصفش گفته مى‌شد:

«كانَتْ خَديجَةُ اوْسَطُ نِساءِ الْقُرَيْشِ نَسَباً وَ اعْظَمُهُمْ شَرَفاً و اكْثَرُهُمْ مالًا وَ كانَتْ تُدْعى‌ فِي‌الْجاهِليَّةِ بِالطَّاهِرَةِ.» [1]

خديجه از لحاظ نسب در جامعه قريش، معتدل‌ترين و در شرافت، بزرگ‌ترين و گرامى‌ترين و از نظر مال و ثروت، ثروتمندترين آنان بود و در دوران جاهليت او را «طاهره» مى‌خواندند.

بنابراين، در منزلت و شرف خانوادگى كسى به پايه فاطمه (س) نمى‌رسد.

افزون بر اينكه او نخستين ثمره وحى و تنها كودك خانواده و مادر آينده امامان (ع) است و طبعاً اهتمام والدين به ويژه رسول گرامى اسلام در تربيت وى و سرمايه گذارى درباره او بسيار بود.

رسول اكرم (ص)، كه مصداق (انَّكَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظيمٍ) (قلم: 4) است، در تمام دوران حيات زهرا (س) از توجه عميق و ابراز مهر و محبت ويژه به وى دريغ نورزيد و او را براى آينده‌اى دشوار و حساس نيكو تربيت كرد، چندان كه وجودش «بَضْعَةُ الرَّسُول» (پاره تن پيامبر (ص)) گشت و پدر، خود را از او دانست و فرمود:

«انَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنّى وَ انَا مِنْها.» [2]

فاطمه پاره تن من است و من از او هستم.


[1] . السيرة الحلبية، ج 1، ص 137

[2] . علل الشرايع، ص 186

نام کتاب : درآمدی بر سیره فاطمی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست