نام کتاب : درآمدی بر سیره فاطمی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 85
فصل دهم:
زهد و ساده زيستى
«زهد»
در اصل به معناى اعراض از چيزى براى ناچيز و كوچك بودن آن است. [1] «زهيد»
يعنى چيز اندك و «زاهد» يعنى كسى كه نسبت به چيزى بى ميل است و به «زهيد» يعنى كمِ
آن بسنده كرده است. [2]
زهد از
دو بعد در خور توجه است: بعد روانى و بعد عملى. حقيقت زهد از جنبه روحى و روانى،
دلبسته نبودن به دنيا و مظاهر آن است و به تعبير ديگر، آزاد بودن انسان از هر آنچه
رنگ تعلق به خود مىگيرد؛ به قول حافظ:
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود زهرچه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
آزادى
زاهد از تمايلات نفسانى به حدى است كه «دادن» ها و «گرفتن» ها در وجود او موج
ايجاد نمىكند، چنان كه على (ع) فرمود: [3] زهد در دو جمله قرآن خلاصه شده
است: