responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 131

درس چهاردهم: استعمار خارجى (فرهنگى- فكرى)

مخالفان اسلام و قدرتمندان باطل، پس‌از اين‌كه دريافتند تلاش‌هاى آنان براى از بين بردن آيين اسلام بى‌فايده است، بر آن شدند تا با طرحى‌نو و حركتى آرام و استعمارى، شاخ و برگِ آن را فرو ريزند و آن را بى‌ثمر سازند. اين حركت، به‌ويژه پس از پايان جنگ‌هاى صليبى- كه مدت دويست سال به طول انجاميد- شتاب بيش‌ترى گرفت؛ زيرا مخالفان و سران كفر در اين دو قرن، عملًا تجربه كردند كه آهن و آتش و سلاح‌هاى گرم و سرد و نيروى انسانى نتوانست آن‌ها را به اهدافشان برساند. به ناچار دست به استعمار زدند و از اين سلاح بى‌صدا سود جستند و با تكيه بر عصاى استعمار براى تأمين خواسته‌هاى خود، به‌پا خاستند.

تعريف «استعمار»

«استعمار» يك واژه عربى و به معناى طلب عمران و آبادانى است. [1] از نظر سياسى نيز عبارت است از: سياست مبتنى بر برده كردن، سودجويى از منابع طبيعى و بهره‌كشى از مردم كشورهاى كم‌رشد و ممانعت از پيشرفت فنّى، اقتصادى و فرهنگى آن‌ها براى تحكيم سلطه سياسى، نظامى و اقتصادى دولت استعمارگر. به عبارت ديگر، استعمار جريانى است كه از طريق آن، يك ملت قدرتمند، سلطه همه‌جانبه خود را بر يك جامعه ضعيف اعمال مى‌كند. اين جريان ممكن است همراه با نابودى بوميان جامعه يا بهره‌كشى از آنان و يا به كمك و شراكت بخشى از افراد آن جامعه صورت گيرد. [2]


1) - فرهنگ جامع سياسى، محمود طلوعى، ص 151.

2) - فرهنگ علوم سياسى، على آقابخشى، ص 56.

نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست