responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 135

در حجاز، مذاهب قاديانى، بابيت، بهاييت و وهّابيت را پديد آوردند [1] تا عوام را بفريبند، نيروهاى اسلام را تضعيف نمايند و خواص را به پاسخ‌گويى، احتجاج و مناظره و مبارزه وادارند و آنان را از سير صعودى و حركت‌هاى سياسى مثبت و مترقّيانه بازدارند.

2- بر هم زدن وحدت مسلمانان‌

استعمار از ديرزمان اهرم وحدت و انسجام مسلمانان را قطع كرده و ميان آنان فاصله انداخته است: از يك سو، در بين ممالك آن‌ها مرزهاى جغرافيايى پديد آورده و به تجزيه «دارالاسلام» پرداخته و طرح‌هاى جهان وطنى اسلام را از پيشرفت بازداشت و از سوى ديگر، نژادپرستى و تمدّن‌هاى اقليمى را در هر منطقه تبليغ كرده، مردم را با آن دل‌خوش نموده و تمدن اسلامى را در نظر آنان بى‌ارزش جلوه داده است. همچنين با ابداع مذاهب ساختگى سعى كرده است تا دل‌هاى آنان را از هم جدا سازد تا از پيشرفت‌هاى علمى و صنعتى و سياسى و اجتماعى بازمانند. در اين راه، موفقيت‌هايى هم به دست آورده است، به‌گونه‌اى كه اگر امروزه، حتى بيشتر مسلمانان هم فرامرزى بينديشند و جهان‌وطنى عمل كنند، باز هم نمى‌توانند به مدار واحد اعتصام دست يابند و انسجام يابند؛ زيرا مايه اوليه وحدت نظرى و عملى در صحنه سياست و اجتماع، انس و الفت قلبى و پيوند درونى افراد است؛ تا وقتى دل‌ها به هم نپيوندد، اجتماع تن‌ها و بدن‌ها اثرى ندارد. امام على عليه السلام مى‌فرمايند:

«انَّهُ لا غَناءَ فى‌ كَثْرَةِ عَدَدِكُمْ مَعَ قِلَّةِ اجْتماع قُلُوبِكُمْ»؛ [2]

تا آن گاه كه قلب‌هاتان هماهنگ نباشد، فزونى شمارتان سودى ندارد.

اكثريّت با وحدت افكار، ارزش مى‌يابد. اگر دل‌هاى مردم همسو نبوده و از يكديگر جدا باشد، سودى ندارد؛ بسان يك لشكر نظامى كه هر كدام يك بى‌سيم در دست دارند


1) - اسلام، قرآن، روحانيت، على‌اصغر اكبرى، ص 56 - 58.

2) - نهج‌البلاغه، ترجمه جعفر شهيدى، خطبۀ 119.

نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست