نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 134
الف- طرح و عُنصر ملّيت: استعمار، عناصر رنگ، نژاد، وحدت
زبان و جغرافيا را در ميان مسلمانان مطرح مىكند و آنها را اساس و پايه ملّيت قرار
مىدهد تا با دميدن روح ملّيت در تودههاى اسلامى، سدّ وحدت جوامع اسلامى را بشكند
و پيروان راستين اسلام را از روح معارف دينى منفك سازد. استعمارگران در اين راه، چنان
جدّى و فعّال بودهاند كه به تبليغات بسنده نمىكنند، بلكه افرادى را از خود مسلمانان
براى اين كار آماده مىنمايند. على ناصرالدين، عُمر فاخورى و محمود تيمور را مىتوان
از زمره آنان شمرد. آنها عنصر ملّيت را تقديس مىكردند و آن را در رديف آيين اسلام
برمىشمردند. [1] احمد قاديانى در بردگى فكرى نسبت به استعمار، گوى سبقت را از بندگى
به خدا ربوده بود و بردگى استعمار را با بندگى به خدا مقايسه كرده، مىگفت:
«من عقيده دارم كه اسلام مركّب از دو جُزء است: اطاعت
از خداوند و اطاعت از حكومت بريتانيا كه امنيت را به ما پاكستانىها ارزانى داشته و
در سايه آن، از ظالمان و ستمگران نجات يافتهايم.» [2]
ب- تأسيس مدارس و مراكز علمى- فرهنگى: استعمارگران با
تأسيس اين مدارس و مراكز در سرزمينهاى مسلمانان و اعزام معلّمان به آن جا، با پيامهاى
مسموم، انتشار كتابها و مجلات فساد انگيز و گمراهكننده و تأسيس مذاهب انحرافى و احزاب
سياسى همانند فراماسونرى، بهايىگرى و قاديانىگرى و نظاير آنها سعى در تضعيف عقايد
مردم مسلمان داشتهاند.
ج- مذاهب ساختگى: از ديگر برنامههاى استعمارى، ساختن
مذاهب دروغين در كشورهاى اسلامى بوده است. پس از قرن سيزدهم، پيدايش مذاهب ساختگى زياد
گرديد. مبارزه با اسلام اصيل و پيروان و رهبران آن از اهداف مشترك اين مذاهب بود.
غلام احمد قاديانى در پاكستان، حسينعلى بهاء و پسرش عبدالبهاء
در ايران و عبدالوهّاب
1) - نقشههاى استعمار در راه مبارزه با اسلام، محمد محمود
صوّاف، ترجمۀ سيد جواد هشترودى، ص 59 - 61.
2) - همان.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 134