نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 94
در پى اين حركتهاى نفسانى، سنگ بناى سير نزولى اسلام
نهاده شد و مسلمانان از رشد سريع و حركت صعودى بازماندند و تمدن نوبنياد اسلام رو به
انحطاط نهاد. اين گرايش همچنان استمرار يافت و در عصرها و نسلهاى آينده مسلمانان،
اهرم كارامدى براى دشمنان گشت و در جهت انحراف و عقب نگه داشتن مسلمانان از آن سود
جستند.
اگر چه شخصيتهايى همچون على بن ابىطالب عليه السلام
ظهور كردند و نسبت به اين خطر هشدار دادند و با آن به مبارزه برخاستند، ولى چندان اثرى
پديد نيامد. آن حضرت پيوسته از نفوذ تفكر جاهلى رنج مىبرد و از زمانه شكايت مىكرد؛
قريب سى سال پس از وفات پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
ما در زمانى به سر مىبريم كه بيشتر مردم خيانت را زيركى
و كياست مىدانند و نادانان آنها را اهل تدبير و سياست مىخوانند.
از اين گفتار امام عليه السلام، برمىآيد كه تغيير در
ملاك ارزشها و ارزشيابىها از مظاهر جاهليّت است، و گرنه خدعه و خيانت، عقل و درايت
خوانده نمىشد.
همچنين دنيازدگى و زرمدارى و آسايشطلبى از ديگر مظاهر
بارز جاهليّت است.
دوران امامت حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام نمودى از
آن را بر آن حضرت تحميل كرد.
از اين رو، بخشى از اسرار صلح ايشان با جبهه باطل بر اين
اصل استوار بود. فتح كشورهايى همچون ايران، اندلس، افريقا و شامات و دستيابى به غنايم
جنگى و ثروت انبوه، مسلمانان را به تكاثر و ثروتاندوزى بيش از پيش تشنه ساخت و در
تمام جهتگيرىها، مسائل رفاهى را ملاك قرار دادند، دشمنانى همچون معاويه از اين نقطه
ضعف مسلمانان سوء استفاده كرد و با تطميع، آنها را تسليم خود نمود.
1) - نهجالبلاغه، خطبۀ 41.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 94