نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 93
كوركورانه از گذشتگان خود، سنّتهاى دوران جاهليّت را
پاس مىداشتند و در جامعه جارى مىگرداندند. استاد مطهرى قدس سره در اين باره مىنويسد:
«انسان بهحكم طبع اوّلى خود، هنگامىكه مىبيند يك فكر
و عقيده خاص مورد قبول نسلهاى گذشته بوده است، خود به خود، بدون آنكه مجالى به انديشه
خود بدهد، آن را مىپذيرد. قرآن يادآورى مىكند كه پذيرفتهها و باورهاى گذشتگان را
مادام كه با معيار عقل نسنجيدهايد، نپذيريد؛ در مقابل باورهاى گذشتگان استقلال فكرى
داشته باشيد.» [1]
(وَ اذا قيلَ لَهُمُ
اتَّبِعُوا ما انْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما الْفَيْنا عَلَيْهِ آبائَنا
اوْ لَوْ كان آباؤُهُمْ لا يَعْقلونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ)؛ [2]
اگر به آنها گفته شود كه از آنچه خدا فرود آورده است،
پيروى كنيد، مىگويند: نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مىنماييم.
آيا اگر پدران آنها چيزى نمىفهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند
كرد؟)
مظاهرى از افكار جاهلى
پس از وفات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بازگشت به
افكار جاهلى آغاز شد؛ شيوه و مبناى گزينش زمامدار از «انتصاب» به «انتخاب» و از «تعيين»
به «شورا» تغيير يافت و انتخاب سران و كارگزاران لشكرى و كشورى براساس تعصّبات و تبعيضات
قومى و نژادپرستانه انجام شد. ترك عملى امر به معروف و نهى از منكر، پيدايش فاصلههاى
طبقاتى، تصرّف خودسرانه و بىحساب بيتالمال مسلمانان، به بازى گرفتن احكام خدا، و
تبديل و تغيير علنى حدود الهى از مظاهر بارز گرايش جاهلى است. [3]
1) - مجموعۀ آثار، مرتضى مطهرى، ج 2، ص 67.
2) - سورۀ بقره (2)، آيۀ 170.
3) - ر. ك. به: اجتهاد در مقابل نصّ، شرفالدين عاملى،
ص 335 - 345.
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 93