نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 98
عزّت خود را در عُزلت جستند و انزوا گزيدند؛ نه فرياد
ابلاغشان فراگير شد و نه نيروى دفاعيشان كافى. اين روند همچنان تداوم يافت تا آنكه
تعاليم مكتبى به تدريج، بىروح گشت و بهصورت جسمى بىجان درآمد و مسلمانان، چه عالم
و چه جاهل، از سياست فاصله گرفتند، قدرت نقد و تحليلشان كاسته شد و از مسائل جارى جامعه
بيگانه و تابع جوّ موجود شدند؛ فرهنگ و اجتماع خود را ارزيابى نكردند تا ببينند چه
راهى درست است و چه حركتى صحيح، تنها روزِ خود را ديدند و به فردايشان نينديشيدند،
زمانه را جلودار خود ساختند، زمام خود را به دست آن سپردند و در تحولات اجتماعى و سياسى،
تابع تقدير شدند و راضى به «قسمت» و هر چه پيش آيد خوش آيد. به جاى تلاش و تحرّكِ همهجانبه
و پيگير، تسليم جبر زمان گشتند، در انتظار مدد غيبى نشستند و در قعرِ فقر و جهالت ماندند
و در علم و صنعت، تمدن و فنآورى، و حتى تشكّلات سياسى و اجتماعى نيازمند بيگانگان
گشتند و با توطئه استعمار، مجد و عظمت اسلامى را از دست دادند و اينك سوخته دل آن فراقند
و در بازيابى آن تمدن با شكوه، بىقرار.
مظاهر عوامگرايى
در مجموعه فرهنگ، جامعه و تاريخ، به مسائلى برمىخوريم
كه فاقد اصالت مكتبى است، ريشه در انديشه عوام دارد و هر يك مظهرى از مظاهر عوامگرايى
آنها است. در اين جا، به ذكر برخى از آنها بسنده مىكنيم:
1- معارف ساختگى
عوامانديش بودن جامعه برخىاز خواص را نيز عوامگرا مىكند.
آنان گاهى ناخودآگاه تحت تأثير جوّ و جريان جامعه قرار مىگيرند و گاهى به عمد و براى
جلب رضايت مردم، عوامانه مىانديشند، عوامپسندانه گام برمىدارند و عوام فريبانه قلم
مىزنند.
تاريخ تعدادى از آنها را در خاطر دارد. ابىّ بن كعب يكى
از آنها است. او فضايل زيادى براى قرآن جعل كرده و در ثواب قرائت سورهها و آيههاى
آن، مطالب بسيارى به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نسبت دادهاست. شخصى از وى پرسيد:
چرا اين احاديث را فقط تو نقل مىكنى و ديگران از نقل آنها ساكتند؟ گفت: اين احاديث
را من براى رضاى خدا جعل كردم؛ چون ديدم مردم در
نام کتاب : علل پیشرفت و انحطاط مسلمین نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 98